عنوان مقاله :
تحليل زمانهاي درهم رونده در عكسهاي يادماني از منظر آراء برگسون و فرويد
پديد آورندگان :
ملكي ، مژگان دانشگاه سوره - دانشكده هنر - گروه عكاسي , حسن پور ، محمد دانشگاه سيستان و بلوچستان - دانشكده هنر - گروه صنايع دستي , ماسوري ، شكوفه دانشگاه سوره - دانشكده هنر - گروه تئاتر
كليدواژه :
هانري برگسون , ديرند , يادماندهنمود , زيگموند فرويد , عكسهاي يادماني , فتو آبجكت
چكيده فارسي :
تعامل مخاطبين با عكسهاي يادماني همواره با مفهوم يادمانسازي سوژهي از دسترفته همراه است كه عملاً درهم رفتن زمانهاي گذشته و حضور در زمان حاضر را با فقدان و سوگواري در برابر اينعكسها پر رنگ ميسازد. عكسهاي يادماني انواعي از عكسهاي مرتبط با متوفيان و ازدسترفتگان است كه در انواع گوناگون خلق شده و با تداعي تجربيات زيست شدهي افراد در كنار بازماندگان، ياد آنها را در اذهان زنده نگاه ميدارد. دربرخي از انواع عكسهاي يادماني مانند عكسشيءها، تجربهي ادراكي منحصربهفردي ميان تصويرِ شخص غائب ( از زمان گذشته) و شئ يادمانده (در زمان حال) ايجاد ميشود. بدينمعنيكه براي مخاطب خاص در برابر اينعكسها، زمان گذشته با زمان حال در تداوم و پيوستگياست و موجب فهمِ معنايي متفاوت ازحضور در لحظهي اكنون گرديده و انگارهاي ذهنآشناي زمان خطي معمولرا متحول ميسازد. هانري برگسون فيلسوف فرانسوي قرن بيستم زمان را بهعنوان امري متحول شونده و پيوسته تفسير ميكند و براي اينويژگي اصطلاحي بهكار ميبرد: «ديرند». پرسش اصلي اما آناست كه آيا عكسهاي يادماني ميتواند با چنين مفهومي از زمان از منظر برگسون، و نيز مفهوم سوگواري كه زيگموند فرويد در برابر فقدان عزيز از دسترفته مطرح ساخته، هم جهت باشند؟ در اين تحقيق بهروشي تحليلي و براساس آراء هانري برگسون (در مسئلهي تعريف زمانهاي درهمشونده) و زيگموند فرويد (در فرايند سوگ)، برخياز انواع عكسهاي يادماني را مورد مطالعه قرار داده است. نتيجه آنكه عكسهاي يادماني، علاوه بر عملكردي بتوارهگون در فرآيند سوگواري، نوعي زمانبندي تحولپذير و مفهومي را نيز دارا هستند كه سبب تحول در ادراكِ تجربهي زيستشدهي فرد بهواسطهي تفسير ديرند در مفهوم زمان ميشود.
عنوان نشريه :
رهپويه هنر - هنرهاي تجسمي
عنوان نشريه :
رهپويه هنر - هنرهاي تجسمي