شماره ركورد :
1324984
عنوان مقاله :
روان‌اسطوره‌شناسي داستان كودكانۀ «بوقي كه خروسك گرفته بود»: بر اساس نظريۀ فرايند تفرد
پديد آورندگان :
زنجانبر ، اميرحسين دانشگاه پيام نور مركز تهران , مرادي ، ايوب دانشگاه پيام نور - گروه زبان و ادبيات فارسي
از صفحه :
74
تا صفحه :
43
كليدواژه :
داستان كودك , روان‌اسطوره‌شناسي , يونگ , تفرّد , كهن‌الگو
چكيده فارسي :
يونگ روان‌كاوي را باستان‌شناسي در بستر گونه‌هاي انساني مي‌داند. از همين‌رو اصطلاح «كهن‌الگو» (آركي‌تايپ) كه زيربناي نظريۀ فرايند تفرّد است، حاصل اشتقاق دو واژۀ باستان‌شناسي (آركيولوژي) و گونه‌شناسي (تايپولوژي) است. تفرّد، كهن‌الگوي رشد رواني است كه غيرارادي، تدريجي، منظم و نيرومند است. اين كهن‌الگو متشكل از زنجيرۀ كهن‌الگوهايي همچون سايه، نقاب، پير خردمند، آنيما و خويشتن است. غايت فرايند تفرّد چيزي جز يكپارچه‌سازي آگاهانۀ تمام حلقه‌هاي اين زنجيرۀ كهن‌الگويي  نيست. در همين راستا، پژوهش پيشِ‌رو با روش تحليلي ـ ‌توصيفي در پي بازشناسي زنجيرۀ كهن‌الگوهاي تفرّد و چگونگي فرايند يكپارچه شدن آنها است. از آنجا كه در خوانش يونگيِ كتاب‌هاي كودك ايراني، نشانه‌هاي تصويري همواره مغفول واقع شده‌اند؛ كتاب تصويري «بوقي كه خروسك گرفته بود» براي موضوع پژوهش اختيار شده است. كتاب مذكور اثر حامد حبيبي و به تصويرگري علي‌رضا گلدوزيان است. نتيجۀ پژوهش نشان مي‌دهد: شناخت شكاف‌هاي ميان خودآگاه و ناخودآگاه و پذيرش بخش تاريكِ وجود، لازمۀ شكل‌گيري هويت يكپارچۀ انسان است.
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني و اسطوره شناختي دانشگاه آزاد اسلامي
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني و اسطوره شناختي دانشگاه آزاد اسلامي
لينک به اين مدرک :
بازگشت