شماره ركورد :
1325617
عنوان مقاله :
جبر چند ساحتي و بازماندگي انتخابي؛ مطالعه كيفي فرآيند بازماندگي از تحصيل كودكان افغانستاني ساكن در شهر مشهد
پديد آورندگان :
بهنام فريماني ، نجمه دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد , صدرنبوي ، فاطمه دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد - گروه جامعه شناسي , فولاديان ، مجيد دانشگاه فردوسي مشهد - گروه علوم اجتماعي
از صفحه :
7
تا صفحه :
29
كليدواژه :
كودكان مهاجر , بازمانده از تحصيل , افغانستاني , روايت‌پژوهي , مشهد
چكيده فارسي :
با توجه به جذب قانوني يا غيرقانوني كودكان مهاجر افغانستاني در سيستم آموزش كشور، همچنان بازماندگي از تحصيل در اين كودكان مشاهده مي‌شود. ازاين‌رو هدف تحقيق حاضر، شناسايي و تحليل چالش‌هاي كودكان مهاجر افغانستاني بازمانده از تحصيل ساكن در شهر مشهد، در قالب پژوهش كيفي بود. روش روايت‌پژوهي براي دستيابي به روايت زندگي كودكان بازمانده از تحصيل به‌كار برده شد. جامعۀ آماري پژوهش، كودكان مهاجر افغانستاني بازمانده از تحصيل ساكن در مشهد بودند. نمونۀ آماري، مصاحبه با 20 كودك بود كه اشباع نظري داده‌ها براي محقق حاصل شد. سپس روايت هركدام از كودكان استخراج شد و براساس پي‌رنگ‌هاي مشترك، روايت‌ها و فرايندهاي آنان مشخص شد. در راستاي شناسايي چالش‌هاي كودكان مهاجر افغانستاني بازمانده از تحصيل، يافته‌هاي پژوهش نشان داد كه فرهنگ سنتي و مذهبي چه در پذيرش نقش مذهبي از سوي كودك و چه به‌صورت اجباري از سمت خانواده، سبب بازماندگي از تحصيل كودك مي‌شود. اضطراب كودك ناشي از تجربۀ جنگ، عامل دومي ‌است كه بر فرايند بازماندگي وي از تحصيل تأثيرگذار است. زدن برچسب بزه‌كار به كودك از سوي مسؤولان مدرسه باعث افتخار كودكي مي‌شود كه بزهكاري را نشانۀ مردانگي مي‌داند. اين امر ناشي از خرده‌فرهنگي است كه درون آن رشد يافته است و موجبات بازماندگي وي از تحصيل را فراهم كرده‌است. به‌دليل خارج شدن پدر از چرخۀ سرپرستي خانوار به‌علت اعتياد و ازكارافتادگي، فرزندان در حال تحصيل يا به‌خاطر اجبار يا فداكاري، تحصيل را رها مي‌كنند و وارد بازار كار مي‌شوند. در بين نزديكان و اقوام كودك، وجود الگوهاي ناموفق تحصيلي در ايران و الگو‌هاي موفق غيرتحصيلي مهاجرت‌كننده به كشورهاي اروپايي سبب مي‌شود تا خانوادۀ كودك تحصيل كردن وي را بي‌فايده قلمداد كند، انگيزۀ تحصيلي كودك از بين برود، ميل به مهاجرت در او تقويت شود و درنهايت كودك تحصيل را رها كند. كودكي كه در افغانستان تحصيل‌كرده‌است و در نيمه‌هاي سال تحصيلي به سبب وجود ناامني در افغانستان به ايران مهاجرت كرده‌است، به علت نبود تطابق تحصيلي بين ايران و افغانستان، در آزمون ورودي مدارس ايران پذيرفته نمي‌شود و به پايه‌هاي پايين‌تر تحصيلي تنزّل پيدا مي‌كند. به اين ترتيب، انگيزه كودك براي تحصيل كردن از بين مي‌رود و موجب توقّف تحصيلي او مي‌شود.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي نهادهاي اجتماعي
عنوان نشريه :
جامعه شناسي نهادهاي اجتماعي
لينک به اين مدرک :
بازگشت