بررسي رابطۀ عوامل خانوادگي با نگرش نسبت به نوع گذارهاي اجتماعي (مورد مطالعه دانش‌آموزان مقطع متوسطۀ دوم شهر ياسوج)

اهداف: با توجه به محدوديت تحقيق در اين حوزه، هدف پژوهش حاضر بررسي فاكتورهاي مرتبط با نهاد خانواده بر نگرش دانش‌آموزان نسبت به ترجيح گذارهاي اجتماعي مهم ازدواج، ادامه تحصيل و ورود به بازار كار بوده‌است. روش مطالعه: در اين تحقيق از روش‌شناسي كمي و شيوۀ توصيفي از نوع پيمايشي استفاده شد. جامعه آماري دانش‌آموزان مقطع متوسطه دوم شهر ياسوج در سال تحصيلي 1399-1400 با تعداد 8529 نفر بوده كه 374 نفر از آنان بر اساس فرمول كوكران به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده‌ها پرسشنامه محقق ساخته حاوي گويه‌هايي با طيف ليكرت بود. يافته‌ها: بر اساس نتايج تحقيق، دختران و پسران تفاوت ترجيحي معني‌داري در انتخاب گذارهاي سه‌گانۀ تحصيلي، شغلي و ازدواج نداشتند و اولين گذار ترجيحي هردو جنس ادامه تحصيل بوده‌است. تأثير متغيرهاي استقلال در تصميم‌گيري فردي و نوع جامعه-پذيري در خانواده (جامعه‌پذيري تحصيلي، ازدواج و كار) بر گذارهاي اجتماعي شغلي، ازدواج و ادامه تحصيل معني‌دار بود. تأثير متغير شغل والدين بر هيچ‌يك از گذارهاي اجتماعي معني‌دار نبود. همچنين ضريب تبيين گذار ازدواج (55/.)، گذار تحصيل (10/.) و گذار ورود با بازار كار (13/.) بوده‌است. نتيجه‌گيري: درنهايت، بر اساس نتايج تحقيق مي‌توان گفت، تحت تأثير مدرنيزاسيون و اهميت نهاد آموزش، اولويت اول گذار ترجيحي نوجوانان ادامه تحصيل است و نوعي هماننديِ جنسيِ گذار ترجيحي در بين جوانان جامعۀ موردمطالعه وجود دارد و همچنين نهاد خانواده بر نحوه انتخاب فرزندان مؤثر است اما در بعضي موارد بين تصميمات فردي و تصميمات خانواده اختلافات اندكي وجود دارد.