عنوان مقاله :
توسعه مدل برنامهريزي چندهدفه فازي در مديريت آب كشاورزي نواحي خارج از شبكه آبياري و زهكشي سفيدرود با تعيين بارش موثر
پديد آورندگان :
آورند ، ياسمن دانشگاه گيلان - دانشكده علوم كشاورزي - گروه مهندسي آب , جنت رستمي ، سميه دانشگاه گيلان - دانشكده علوم كشاورزي - گروه مهندسي آب , اشرف زاده ، افشين دانشگاه گيلان - دانشكده علوم كشاورزي - گروه مهندسي آب , پيرمراديان ، نادر دانشگاه گيلان - دانشكده علوم كشاورزي - گروه مهندسي آب
كليدواژه :
بهينهسازي , آب سطحي , آب زيرزميني , نياز آبياري
چكيده فارسي :
در اين مطالعه مدل برنامهريزي چندهدفه فازي براي تخصيص بهينه آب آبياري و كاربري زمين تحت عدم قطعيت چندگانه پيشنهاد شد. در مدل توسعه يافته در اين مطالعه، تاثير ميزان بارندگي موثر در تعيين نياز آبياري محصولات تحت كشت و همچنين محدوديت منابع آب سطحي و زيرزميني در محدوده مطالعاتي تالش، خارج از شبكه آبياري و زهكشي سفيدرود، در نظر گرفته شد. محدوده مطالعاتي تالش به سه ناحيه آبياري آستارا، تالش و رضوانشهر تقسيم شد. نتايج مدل بهينه در α cutهاي مختلف (صفر، 0.2، 0.4، 0.6، 0.8 و 1) مورد بررسي قرار گرفت. مقادير تخصيصيافته آب سطحي و زيرزميني نشان داد كه بيشترين مقادير كمبودها در ماههاي خرداد و تير و در ناحيه تالش به وقوع ميپيوندد، به طوري كه در حد بالا و پايين α cut=0.8 به ترتيب 1.7 و 2.7 برابر ناحيه آستارا و 1.2 و 1.8 برابر ناحيه رضوانشهر است. همچنين، نسبت مصرف آب زيرزميني در سه ناحيه آستارا، تالش و رضوانشهر به ترتيب 13.4، 58.1 و 28.5 درصد در حالت بهينه است و در اكثر ماههاي خشك سال 100 درصد آب زيرزميني مجاز مصرف ميشود كه با توجه به عدم دسترسي بسياري از كشاورزان منطقه به منابع آب سطحي بايد به دنبال روشهايي براي دسترسي بيشتر كشاورزان به آب سطحي بود. بنابراين نتايج اين مطالعه ميتواند هشداري براي مسئولان و برنامهريزان منطقه باشد كه در برنامهريزيهاي آينده براي انتخاب بهترين تصميم در مورد استفاده از نوع منبع آب آبياري اين مسئله را در نظر بگيرند.
عنوان نشريه :
تحقيقات آب و خاك ايران
عنوان نشريه :
تحقيقات آب و خاك ايران