كاربست رهيافت ميانگين‌گيري مدل بيزي (BMA) براي تخمين عملكرد گندم در استان گلستان

گندم محصولي استراتژيك در امنيت غذايي است لذا پيش‌بيني دقيق عملكرد آن جهت برنامه‌ريزي‌ و اتخاذ سياست‌هاي مناسب در جهت واردات يا صادرات امري مهم محسوب مي‌شود. مدل‌هاي زراعي با استفاده از داده‌هاي اقليمي، خاك، نوع ارقام و مديريت زراعي، رشد، نمو و عملكرد گياهان زراعي را پيش‌بيني مي‌كنند. هدف از اين پژوهش بهبود دقت برآورد عملكرد گندم با استفاده از تركيب مدل‌هاي توصيه شده در استان گلستان و به‌كمك ميانگين‌گيري مدل بيزي (BMA) است. در اين مطالعه ابتدا، توانايي مدل‌هاي شبيه سازي DSSAT، CropSyst و SSM-Wheat در برآورد عملكرد گندم در استان گلستان مورد ارزيابي قرار گرفت. طبق نتايج، مدل DSSAT با داشتن مقادير جذر ميانگين مربعات خطا (RMSE) برابر با 290 كيلوگرم در هكتار، ضريب تبيين (R2 ) برابر با 96%، جذر ميانگين مربعات خطاي نرمال شده (NRMSE) برابر با 6.34 و مقدار راندمان مدل (EF) برابر با 0.9، نسبت به دو مدل ديگر برآورد دقيق‌تري از عملكرد گندم مي‌دهد. در مرحله بعد به‌كمك رهيافت BMA، تركيب‌هاي دوتايي و سه تايي از سه مدل‌ زراعي گرفته‌شد كه منجر به توليد چهار مدل جديد شد. با مقايسه عملكرد حاصل از اين مدل‌ها نسبت به مقدار عملكرد محاسبه شده توسط مدل‌هاي منفرد، مشاهده شد كه تركيب مدل‌ها موجب بهبود دقت در برآورد عملكرد مي‌شود. به‌‌طوريكه مقدار جذر ميانگين مربعات خطا در مدلC23 (حاصل تركيب مدل‌هاي DSSAT و SSM-Wheat) نسبت به مقدار عملكرد محاسبه‌شده توسط بهترين مدل منفرد (DSSAT)، %30 كاهش يافت و به مقدار 202 كيلوگرم در هكتار رسيد. همچنين مقدار ضريب تبيين  در مدل C23 به 97% رسيد. بنابراين تركيب مدل‌ها موجب بهبود دقت در برآورد عملكرد گندم مي‌شود.