عنوان مقاله :
بررسي مفهوم سازي حركت در افعال مركب فارسي: رويكردي شناختي
پديد آورندگان :
ازگلي ، بهشته دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي , عامري ، حيات دانشگاه تربيت مدرس - گروه زبان شناسي , مدرسي ، بهرام دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه زبان شناسي
كليدواژه :
زبانشناسي شناختي , فعل حركتي , فعل مركب , واژگانيشدگي , فعل مركب واژگانيشده
چكيده فارسي :
حركت بهعنوان يكي از مفاهيم بنيادي در نظام شناختي بشر به گونههاي مختلف در زبانها بازنمايي ميشود. پژوهش حاضر نحوه واژگانيشدگي فعل مركب حركتي در زبان فارسي را بررسي ميكند. نوع پژوهش توﺻﯿﻔﯽ– ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ است كه به چگونگي واژگانيشدگي در افعال مركب حركتي تشكيلشده از عنصر غيرفعلي (اسم، صفت يا قيد) و همكرد (كردن، دادن، شدن، زدن، خوردن،رفتن، بردن، آمدن، كشيدن، و ...) براساس نظريه واژگانيشدگي تالمي (1985) ميپردازد تا به ميزان واژگانيشدگي اين افعال در زبان فارسي كه به دو گونه «مركب واژگانيشده و مركب تابعمحور» تقسيم ميشوند، دست يابد. ازاينرو، 100 فعل مركب حركتي مندرج در فرهنگ سخن (1381) جمعآوري و بررسي شدند. تحليلها نشان ميدهد كه واژگانيشدگي در مؤلفههاي حركت و شيوه از بسامد بيشتري برخوردار است. از نتايج ديگر، اين است كه اصل نظريه اسلوبين (1960)، درخصوص تمايل سخنگويان زبانهاي فعلمحور بر حذف مسير در جملات، درمورد زبان فارسي نيز صدق مي كند. تالمي (۲۰۰۰ب) حضور شيوه و سبب را به طور همزمان نفي ميكند و زير ساختي مجزا براي تعيين هريك بهدست ميدهد؛ اما حين بررسي با افعالي روبهرو شديم كه همزمان شيوه و سبب را در فعل رمزگذاري ميكنند.
عنوان نشريه :
مطالعات زبان ها و گويشهاي غرب ايران
عنوان نشريه :
مطالعات زبان ها و گويشهاي غرب ايران