عنوان مقاله :
مقايسه رويكردهاي مفهومسازي غم، در اشعار محمدجواد محبت و يدالله بهزاد
پديد آورندگان :
كرمي ، هاشم دانشگاه كردستان - دانشكده زبان و ادبيات - گروه زبان و ادبيات فارسي , علي اكبري ، نسرين دانشگاه كردستان - دانشكده زبان و ادبيات - گروه زبان و ادبيات فارسي , نقشبندي ، زانيار دانشگاه كردستان - دانشكده زبان و ادبيات - گروه زبان و ادبيات كردي
كليدواژه :
زبانشناسي شناختي , استعاره مفهومي , مفاهيم انتزاعي , مفاهيم عيني , غم , محمد جواد محبت , يدالله بهزاد
چكيده فارسي :
تحليلهاي بديعي كه در دهههاي گذشته براي بررسي استعاره از جانب معناشناسان شناختي، در قالب استعارۀ مفهومي و طرحوارههاي تصوري بهدست داده شده است، تمايز آشكاري با شيوههاي سنتي بررسي استعاره دارد. در اين سازوكار، احساسات بشري بـهمثابـه اجسام تصوير ميشوند؛ بهگونهاي كه مفهوم انتزاعي حس در قالب پديدهاي واجد هستي تجلي مييابد. در همين راستا، پژوهش حاضر درصدد آن است تا ابزارهاي بيان استعاري مفهوم غم را در قالب تجليات عيني در اشعار يدالله بهزاد و محمدجواد محبت تحليل نمايد. نتايج پژوهش حاضر كه با روش توصيف و تحليل به انجام رسيده است، نشان ميدهد كه عينيسازي مفهوم غم در آثار هر دو شاعر با استفاده از جاندارانگاري، مكانمندي، عناصر طبيعت و اشاره به پديدههاي قابلِ خوردن و آشاميدن صورت گرفته است. همچنين، وجود دو طرحواره اختصاصي «زمان» و «آفت» در شعر بهزاد، مؤيد اين مسئله است كه وي غم را با تنوع بيشتري تجربه كرده است. استعمال طرحوارههاي مشترك در آثار هر دو شاعر نيز ميتواند از اشتراكات فكري و زباني كساني حاكي باشد كه در بطن يك فرهنگ پرورش يافتهاند. بنابراين، نتيجه ميگيريم كه مشابهت و تنوع در آثار ادبي، نتيجه اشتراكات و تفاوتهاي محيط، فرهنگ، دين و ويژگيهاي شخصي و شخصيتي سرايندههاي آنهاست.
عنوان نشريه :
مطالعات زبان ها و گويشهاي غرب ايران
عنوان نشريه :
مطالعات زبان ها و گويشهاي غرب ايران