الگوي سيستم مديريت محيط زيستي با رويكرد اقدامات كنترل آلودگي صنايع مس

پيشرفت‌‌‌هاي صنعتي، منشا مشكلات و آلودگي‌ها هستند. صنايع در جستجوي راه‌هايي براي شناسايي و بهبود عملكرد ‌‌محيط‌زيستي هستند و بايد عوامل موثر بر ‌‌محيط‌زيست تحت مديريت كارآمد قرار گيرند و به وسيله مديريت مطلوب، فعاليت‌ها و محصولاتي كه پيامدهاي بارز ‌‌محيط‌زيستي دارند، شناسايي و مديريت شوند. در مجتمع مس سرچشمه رسيدن به توسعه پايدار، به موازات فعاليت‌هاي صنعتي مورد توجه بوده و آلودگي آب، خاك، پساب‌هاي كارخانه تغليظ، سد باطله و توليد زهاب اسيدي دامپ‌هاي باطله از مشكلات ‌‌محيط‌زيستي صنايع مس سرچشمه مي‌باشد. EMS، شيوه‌اي براي هم‌راستا كردن اهداف شركتها با خط‌مشي‌هاي ‌‌محيط‌زيستي مي‌باشد. پژوهش حاضر با هدف ‌‌ارايه الگوي EMS با رويكرد اقدامات كنترل آلودگي در صنايع مس جهت رفع يا كاهش خسارات وارده بر ‌‌محيط‌زيست منطقه است انجام گرفته است. ابزارگردآوري داده‌ها چك ليست مي‌باشد كه با استفاده از مصاحبه‌هاي منظم با صاحب‌نظران در مجتمع چك ليست‌ نهايي تبيين شده است. براي تجزيه و تحليل داده‌ها از نرم‌افزار spss و ليزرل استفاده شده و جامعه آماري متشكل از مديران، كارشناسان و صاحب‌نظران واحد HSE مجتمع مس سرچشمه ‌‌مي‌باشند. نتايج نشان داد كه رابطه‌ي معني‌دار مستقيمي بين تمامي متغيرهاي EMS و اقدامات كنترل آلودگي وجود دارد با توجه به ضريب همبستگي آنها مشخص است كه الگوي مديريت ‌‌محيط‌زيستي تاثير زيادي بر عملكرد صنايع مس دارد. بيشترين ميزان رابطه‌ي معني‌دار مستقيمي كه EMS بر روي متغيرهاي كنترل آلودگي دارد مربوط به متغير كيفيت هوا (4/94) با ضريب همبستگي 0/83 مي‌باشد.