عنوان مقاله :
ارتباط ترجيحات غذايي، سواد سلامت و شاخص توده بدني در دانش آموزان دوره دوم ابتدايي شهرستان ملكان
پديد آورندگان :
مختاري ملايي ، سميه دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده بهداشت - گروه آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت , صادقي ، رويا دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده بهداشت - گروه آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت , طل ، آذر دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده بهداشت - گروه آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت , صبوري ، مريم دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي - دانشكده بهداشت و ايمني - گروه آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت , سعادت قرين ، شهرزاد دانشگاه فني و حرفه اي - گروه علوم انساني , رحيمي فروشاني ، عباس دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده بهداشت - گروه اپيدميولوژي و آمارزيستي
كليدواژه :
ترجيحات غذايي , سواد سلامت , اضافه وزن , چاقي , نوجوانان , شاخص توده بدني
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: ترجيحات غذايي و سواد سلامت از تعيين كنندههاي كليدي انتخاب غذا در دوران كودكي و نوجواني است كه موجب بروز بيماريهاي مزمن در دوره بزرگسالي ميگردد. اين مطالعه با هدف تعيين ارتباط ترجيحات غذايي، سواد سلامت و شاخص توده بدني در بين دانش آموزان ابتدايي شهرستان ملكان در استان آذربايجان غربي در سال1401-1400 طراحي و انجام شد.روش كار: اين مطالعه از نوع مقطعي، توصيفي-تحليلي با شركت 582 دانش آموز دختر و پسر، مقطع ابتدايي دوره دوم (پايههاي چهارم، پنجم، ششم) مدارس دولتي و غيرانتفاعي سه شهر، شهرستان ملكان( ملكان، ليلان و مباركشهر) با روش نمونه گيري خوشه اي تصادفي دومرحلهاي انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه سه قسمتي؛ سوالات زمينهاي، سوالات ﺳﻮﺍﺩ ﺳﻼﻣﺖ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺎﻥ و پرسشنامه محقق ساخته ترجيحات غذايي به صورت آنلاين در بستر برنامه پرسلاين، ﺟﻤﻊ آوري گرديد. از نسبت روايي محتوا و شاخص روايي محتوا براي روايي و از شاخص آلفاي كرونباخ براي پايايي پرسشنامه استفاده شد (0/91 =CVI = 0/98،CVR، آلفاي كرونباخ بالاي 0/7). ﺗﺠﺰﻳﻪ ﻭﺗﺤﻠﻴﻞ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎ توسط آزمونهاي من ويتني، تي تست، تحليل واريانس يك طرف، كروسكال واليس و كاي اسكوئر در سطح معناداري 0/05 با استفاده ﺍﺯ ﻧﺮﻡ ﺍﻓﺰﺍﺭ SPSS 26 انجام شد. نتايج: بين ترجيحات غذايي دانش آموزان با متغيرهاي سواد سلامت ارتباط معني دار آماري مشاهده شد(0/001˂p) ميانگين سواد سلامت دانش آموزان دختر(36/49±7/55) كمي بيشتر از ميانگين سواد سلامت پسران (29/79±49/9) بود ولي ميانگين نمره سواد سلامت كل دانش آموزان در محدوده نه چندان كافي تعيين شد (00/33±52/9). همچنين بين نمايه توده بدني دانش آموزان با ترجيحات غذايي(0/001˂p) و سواد سلامت (0/001˂p) رابطه آماري معني داري مشاهده شد. نتيجه گيري: با توجه به اينكه سواد سلامت نوجوانان، در محدوده نه چندان كافي بود و بين سواد سلامت، ترجيحات غذايي و نمايهي توده بدني در نوجوانان ارتباط مثبت گزارش شده به اين شكل كه با افزايش سواد سلامت، ترجيحات غذايي سالم نيز ارتقا مييابد، به نظر ميرسد استفاده از مداخلات مبتني برچارچوب تئوريك در بين دانش آموزان در جهت افزايش سواد سلامت و تصحيح ترجيحات غذايي آنان بتواند راهبردهاي بالقوهاي جهت تعديل شاخص توده بدني و نهايتا پيشگيري از چاقي و اضافه وزن در اين گروه سني باشد.
عنوان نشريه :
مجله دانشكده بهداشت و انستيتو تحقيقات بهداشتي
عنوان نشريه :
مجله دانشكده بهداشت و انستيتو تحقيقات بهداشتي