شماره ركورد :
1326396
عنوان مقاله :
شفاهي و مكتوب در آموزش معماري دوران اسلامي، فرضيه‌اي در باب انتقال علم در حوزۀ معماري
پديد آورندگان :
مجتهدزاده ، روح الله دانشگاه شهيد چمران اهواز - دانشكده عمران و معماري
از صفحه :
53
تا صفحه :
68
كليدواژه :
دوران اسلامي , آموزش معماري , شفاهي و مكتوب , انتقال علم
چكيده فارسي :
پژوهش‌هاي معطوف به بررسي نسبت علم و معماري در دوران اسلامي طي يك دهۀ اخير، در پژوهش‌هاي داخلي، پيشرفت قابل ملاحظه‌اي داشته است. با اين وصف پيشرفتِ پژوهش‌ها در اين حوزه، هم‌زمان پرسش‌هاي تازه‌اي نيز به دنبال داشته است؛ از جمله پرسش دربارۀ نحوۀ انتقال علم به حوزۀ معماري كه خود محتاج پرسش در باب ماهيت آموزش معماري در گذشته است؛ موضوعي كه كمتر به آن توجه شده و اين كم‌توجهي خود معلول دو پيش‌فرض است: پيش‌فرض اول مبتني بر بي‌سوادي معماران گذشته و پيش‌فرض دوم ناشي از صرفاً شفاهي بودن شيوۀ آموزش معماري در گذشته است. نتيجۀ اين پيش‌فرض‌ها كه عمدتاً برآمده از مقايسۀ معماري ايران دوران اسلامي با معماري اروپاي قرون‌وسطاست، آن بوده كه آموزش معماري در ايران دوران اسلامي آموزشي شفاهي بوده كه به روش سينه‌به‌سينه در كارگاه‌هاي ساختماني انجام مي‌يافته و از آموزش مكتوب يا مدرسه‌اي در آن خبري نبوده است. در مقالۀ حاضر با نگاهي مجدد بر دو پيش‌فرض مذكور، فرضيه‌اي جديد در خصوص آموزش معماري در اين دوران مطرح مي‌شود. براي اين منظور طي دو مقدمه، ابتدا به مقولۀ آموزش مكتب‌خانه‌اي، به‌عنوان نوعي آموزش پيش از حرفه، در جهان اسلام پرداخته و سعي خواهد شد تصويري روشن‌تر از ميزان سواد يا بي‌سوادي محترفان دوران اسلامي ارائه شود. سپس با استفاده از نظريه‌اي در حوزۀ آموزش دوران اسلامي به دو عامل «شفاهي و مكتوب» در الگوي آموزش دوران اسلامي پرداخته و سعي مي‌شود جايگاه هريك از اين دو عامل در اين الگوي آموزش، از جمله در آموزش صناعات تبيين گردد. در نهايت با استفاده از اين دو مقدمه و برخي شواهد تاريخي، فرضيه‌اي تازه در باب چگونگي انتقال علم در حوزۀ معماري عرضه مي‌شود. بر اساس اين فرضيه مي‌توان الگويي در آموزش معماري عرضه كرد كه برخلاف الگوي موجود، جايگاهي براي آموزش مدرسه‌اي و انتقال علوم عملي در آن لحاظ شده است. مطابق اين الگو بنّايان دورۀ اسلامي، به‌واسطۀ آموزش مكتب‌خانه‌اي، عموماً از سواد حداقلي برخوردار بودند كه ايشان را در خواندن و نوشتن و فهم اصول اوليۀ تعليمات هندسي و رياضي توانا مي‌ساخت. لذا آموزش ايشان داراي دو ركن اصلي و مكمل يكديگر بود. يك ركن همان آموزه‌هاي فني و مهارتي است كه قاعدتاً در محيط‌هاي كارگاهي و در حين عمل آموخته مي‌شد و عمدتاً شفاهي بود؛ ركن ديگر، آموزه‌هاي نظري و مواد علمي است كه ناگزير بايست در محيطي مدرسه‌اي و به‌شيوه‌هاي مرسوم ساير آموزه‌هاي مدرسه‌اي، يعني سماع و قرائت و املا آموخته مي‌شد و آميزه‌اي از «شفاهي و مكتوب» بود.
عنوان نشريه :
مطالعات معماري ايران
عنوان نشريه :
مطالعات معماري ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت