عنوان مقاله :
بررسي ميزان حساسيت بستر هامون صابري به پديده بيابانزايي
پديد آورندگان :
شكوهي رازي ، كاميار دانشگاه كويرشناسي سمنان , رحيمي ، محمد دانشگاه كويرشناسي سمنان , ذوالفقاري ، علي اصغر دانشگاه سمنان
كليدواژه :
سيستان , شدت فرسايش , گردوغبار , هامون صابري , هيرمند
چكيده فارسي :
مقدمه و هدف: در دهههاي اخير با كاهش آورد رودخانه هيرمند از كشور افغانستان و درنتيجه خشك شدن درياچه هامون و تداوم بادهاي 120 روزه، فراواني طوفانهاي گردوغبار ايجادشده از بستر تالاب بينالمللي هامون بيشتر شده است. اين طوفانها مناطق گستردهاي از دشت سيستان تا زاهدان و منطقهاي در حدود 200 كيلومترمربع در كشورهاي افغانستان و پاكستان را در همجواري مرز ايران تحت تأثير قرار ميدهد. با بررسي تصاوير ماهوارهاي طوفانهاي وقوع يافته شاخص در منطقه، بستر هامون صابري با وسعت حدود 1300كيلومترمربع بهعنوان وسيعترين واصليترين كانون برداشت ذرات گردوغبار در دشت سيستان معرفي شد كه در آن تخريب زمين با تأثير از عوامل طبيعي و انساني صدمات جبرانناپذيري را به محيطزيست و جوامع انساني باعث شده است. لذا انجام اقدامات كنترلي و پيشگيرانه در دو فاز برنامهريزي و اجرا در اين كانون برداشت ريز گرد مستلزم تعيين و طبقهبندي حساسيت به بيابانزايي اين عرصه است. مواد و روشها: بهمنظور تعيين ميزان حساسيت بستر هامون صابري به پديده بيابانزايي به دليل سازگاري مناسبتر شاخصهاي مدل مدالوس با وضعيت طبيعي دشت سيستان و دادههاي موجود، از اين مدل جامع جهت تعيين ميزان حساسيت واحدهاي كاري در سال 1395 استفاده شد. در اين راستا ضمن در نظر گرفتن واحدهاي ژئومورفولوژي بهعنوان واحدهاي كاري، وضعيت معيارهاي پنجگانه كيفيت خاك، كيفيت پوشش گياهي، كيفيت اقليم، كيفيت مديريت و كيفيت فرسايش در آنها مورد ارزيابي قرار گرفت و درنهايت با جمعبندي امتيازات وضعيت حساسيت واحدها كاري به فرسايش تعيين و نقشههاي آن در نرم افزار Arcgis ترسيم شد. يافتهها: نتايج حاصل از بررسي معيارها و جمعبندي امتيازات مدل نشان داد كه با كاهش سطح آب و درنهايت خشك شدن كامل تالاب به دليل تبخيروتعرق در بازده زماني موردمطالعه كيفيت خاك و پوشش زمين به دليل تجمع املاح در منطقه، كاهش قابلملاحظهاي پيداكرده است. اين امر با توجه به وجود بادهاي فرساينده شرايط را براي تخريب زمين و فرسايش خاك فراهم نموده، بهگونهاي كه واحد كاري QT3 در بستر تالاب كه مناطقي مانند چونگ يكدست و ريگ را شامل ميشود، با ميانگين امتيازي 1/83 در كلاس چهار و وضعيت خيلي شديد و ساير واحدهاي كاري با ميانگين امتياز 1/48 در كلاس سه و وضعيت كيفي شديد قرار گرفتند. نتيجهگيري: بر اساس نتايج حاصله در برنامهريزي براي مقابله با فرسايش بادي دشت سيستان و كليه پروژههاي اجرايي بيابانزدايي مدنظر ميبايست واحدهاي كاري QT3 با توجه به ميزان بالاي حساسيت به بيابانزايي نسبت به ساير واحدها در اولويت اقدام قرار گيرند تا بهمنظور مديريت بحران فرسايش بادي بتوان در مدتزمان كوتاهتري به نتايج بهتر و اثربخشي بيشتري دستيافت.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه مديريت حوزه آبخيز
عنوان نشريه :
پژوهشنامه مديريت حوزه آبخيز