شماره ركورد :
1326560
عنوان مقاله :
بررسي اثر جداسازي آب شرب و بهداشتي بر كيفيت آب آشاميدني و تهيه‌ي نقشه كيفيت منابع آب زيرزميني (مطالعه موردي: حوزه ي آبخيز بجستان)
پديد آورندگان :
محمدزاده ، فاطمه دانشگاه يزد , اختصاصي ، محمدرضا دانشگاه يزد , حسيني ، زين العابدين دانشگاه يزد , نگارش ، عبدالرسول دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب , هاشمي ، حسين دانشگاه يزد , علايي ، محمد شركت آب منطقه‌اي خراسان رضوي
از صفحه :
215
تا صفحه :
229
كليدواژه :
آب آشاميدني , ارزيابي كيفي , جداسازي آب شرب و بهداشتي , نقشه ي كيفيت آب
چكيده فارسي :
مقدمه و هدف: تامين آب آشاميدني براي ساكنين مناطق خشك، همواره با چالش هاي متعددي رو بروست. منبع اصلي تامين آب شيرين در اين مناطق، آب هاي زيرزميني است اما در سال هاي اخير افزايش برداشت ها و افت سفره، منجر به افزايش شوري اين منابع آبي شده است. حوزه آبخيز دشت بجستان نيز از اين موضوع مستثني نيست و منبع اصلي تامين آب شرب و بهداشتي آن، منابع آب زيرزميني حواشي پلاياست كه كيفيتي بسيار پايين دارد. كاهش كيفيت منابع آب زيرزميني، منجر به ايجاد طرح جداسازي آب شرب و بهداشت با ايجاد جايگاه هاي برداشت دولتي آب شرب از سال 1393 شده است. اين تحقيق با هدف بررسي ميزان محقق شدن تامين آب آشاميدني با كيفيت از زمان اجراي اين طرح،  با كمك مقايسه ي نمونه هاي آب برداشتي از شبكه و چاه هاي شرب، با استانداردهاي ملي و بين  المللي، و تهيه نقشه كيفيت منابع آب زيرزميني است. مواد و روش ها: در اين پژوهش، ابتدا نمونه هاي آب برداشت شده از چاه هاي شرب و نمونه هاي شبكه ي توزيع در بازه ي زماني يكسان (1398-1393)، جمع آوري و با استانداردهاي ملي و بين المللي، مقايسه شد. اين استانداردها شامل استاندارد سازمان تحقيقات صنعتي ايران (1053)، WHO، آژانس حفاظت محيط زيست ايالات متحده آمريكا (EPA)، اتحاديه اروپا ( (EUو دياگرام شولر بود. سپس پهنه بندي پارامترهاي كيفي منابع آب زيرزميني دشت با كمك دو استاندارد شولر و  1053 (دو استاندارد رايج كيفي آب شرب در ايران) با انتخاب بهترين روش درون يابي در زمين آمار و برمبناي كمترين مقدار RMSE، انجام شد. يافته ها: نتايج نشان داد كه تمامي پارامترهاي كيفي آب در شبكه توزيع، در حد استاندارد و وضعيت مطلوب بودند، مقادير تمامي پارامترهاي كيفي آب در نمونه هاي بدست آمده، برابر و يا حتي از مقدار استاندارد شاخص ها پايين تر بودند، بنابراين وضعيت مطلوبي از نظر پارامترهاي كيفي آب شرب در شبكه توزيع آب بدست آمد. در حاليكه پارامترهاي كيفي آب در چاه هاي تامين آب آشاميدني، داراي كيفيتي نامطلوب با توجه به مقادير استانداردهاي مورد استفاده در تحقيق بودند؛ بطوريكه مقادير EC، TH، TDS، Na، CL در نمونه هاي آب  بدست آمده از چاه هاي حاشيه پلايا 4 تا 6 برابر  و در ساير چاه هاي سطح دشت نيز 1/5 تا 2 برابر مقادير موجود در شاخص هاي استاندارد بود. نتايج حاصل از پهنه بندي پارامترهاي كيفي آب زيرزميني دشت نيز نشان داد كه روشCo-Kriging داراي كمترين ميزان خطاي پهنه بندي در پارامترهاي اصلي تعيين كيفيت آب از جمله EC، TDS و TH مي باشد كه اين امر نشان از همبستگي بالاي پارامترهاي كيفي آب زيرزميني دشت با يكديگر داشت. نتيجه گيري: نتايج حاصل از مقايسه ي نمونه ها در دو بخش چاه ها و شبكه توزيع آب شرب نشان داد كه طرح كنوني مطلوبيت كافي از نظر تامين آب آشاميدني با كيفيت را داراست. همچنين با استناد به نقشه ي كيفيت منابع آب زيرزميني دشت، محدوده ي پلايا داراي كمترين كيفيت منابع آبي و چاه هاي واقع در محدوده ي دشتي داراي كيفيت مطلوب تري مي باشند.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه مديريت حوزه آبخيز
عنوان نشريه :
پژوهشنامه مديريت حوزه آبخيز
لينک به اين مدرک :
بازگشت