عنوان مقاله :
نقش آميختگي مفهومي در ساخت معني ضربالمثلهاي حوزۀحيوانات نهجالبلاغه
پديد آورندگان :
پورابراهيم ، شيرين دانشگاه پيام نور مركز تهران - دانشكده ادبيات فارسي وزبانهاي خارجي - گروه زبانشناسي , ميرزايي الحسيني ، محمود دانشگاه لرستان - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات عرب , فتحي ايرانشاهي ، طيبه دانشگاه لرستان - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات عربي
كليدواژه :
آميختگي مفهومي , فوكونيه و ترنر , انگارۀ شناختي ضربالمثل آندرسون , نهجالبلاغه
چكيده فارسي :
نظريۀ آميختگي مفهومي فوكونيه و ترنر (2002) يكي از نظريات مطرح در معناشناسي شناختي است كه به نقش تلفيق فضاهاي ذهني در پيوستگي و ساخت معنا معتقد است. بهاعتقاد آندرسون (2013)، اين نظريه ميتواند مبنايي براي شناخت ابعاد فرهنگي، شناختي و بافتي ساخت معنا در ضربالمثلها باشد. نهجالبلاغه يكي از مهمترين كتب ديني است كه در آن ضربالمثلهاي زيادي از زبان امام علي (ع) بيان شدهاست. پژوهش حاضر به بررسي نحوۀ معنيسازي پنج ضربالمثل حوزۀ حيوانات از كتاب نهجالبلاغه ميپردازد. روش پژوهش توصيفي- تحليلي و براساس انگارۀ معنايي آندرسون (2013) است. سؤالات عبارتند از: چگونه ميتوان نظريه آميختگي مفهومي را بر ضربالمثلهاي حوزۀ حيوانات نهجالبلاغه تطبيق داد؟و، معاني موقعيتي چگونه قادرند در موقعيتهاي جديد سياسي-تاريخي- فرهنگي مشابه تكثير و اجرا شوند؟ نتايج تحقيق نشانگر معاني كنشيِ هشدار، تحذير، تقبيح، توصيف و سرزنش برآمده از آميختگي مفهومي دو حوزۀ حيوان و انسان است كه با پيامهاي اخلاقي – اجتماعي- سياسي نهج البلاغه مطابقت دارد؛ ابتدا حوزه انسان و حيوان از طريق رابطۀ قياس در فضاي عام به هم مرتبط ميشوند و بهواسطۀ استعارۀ [انسان حيوان است] فضاي آميخته و معناي پايه شكل ميگيرد. سپس معناي پايه با معناي ارجاعي تلفيق و معناي موقعيتي را ميسازد. نهايتاً، معناي ضربالمثل بهصورت يك كنش در موقعيتهاي كاربردي شكل ميگيرد و معناي كنشي ظاهر مي شود. معاني موقعيتي اين ضربالمثلها در موارد مشابه تاريخي قابلتكرار است و باعث ميشود خوانشهاي متن بر بينهايت موقعيت اجتماعي-فرهنگي -سياسيِ بالقوه كاربرد داشتهباشد. اين امر ميتواند دليلي بر پويايي معاني نهجالبلاغه باشد كه در موقعيتهاي آني شكل ميگيرند.
عنوان نشريه :
تحقيقات علوم قرآن و حديث
عنوان نشريه :
تحقيقات علوم قرآن و حديث