عنوان مقاله :
تحليل غزل «چهره آفتاب پنهان است» از حسين منزوي بر اساس رويكرد نشانهشناسي شعر «مايكل ريفاتر»
پديد آورندگان :
شفيعي ، فهيمه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال , آشوري ، هنگامه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
نشانهشناسي شعر , خوانش پسكنشانه , حسين منزوي , غزل چهرۀ آفتاب پنهان است , فرايند انباشت , مايكل ريفاتر
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر به تحليل غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است» حسين منزوي بر اساس رويكرد نشانهشناسي شعر «مايكل ريفاتر» پرداخته است. هدف از اين پژوهش، كشف دلالتها و لايههاي پنهان اين غزل در سطح خوانش پسكنشانه با هدف پاسخگويي به اين پرسش است: در غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است»، چه عواملي خاستگاه شعر را به وجود ميآورند؟ با توجه به بافت غزل به نظر ميرسد اين امر به واسطۀ عناصر دلالتمند در شعر محقق ميگردد. روش پژوهش حاضر، توصيفي- تحليلي و مبتني بر اسناد كتابخانهاي است. در اين پژوهش، پس از انتخاب غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است» مطابق با رويكرد ريفاتر، شعر مذكور در سطح قرائت اكتشافي و قرائت پسكنشانه بررسي شد و با تمركز بر قرائت پسكنشانه، غزل منتخب با هدف كشف خاستگاه شعر، باتوجه به دو نظام معناساز «فرايند انباشت» و «منظومه توصيفي» تحليل شد. نتايج پژوهش حاكي از آن است كه در «فرايند انباشت»، تعابير شاعرانه در محور عمودي و رابطۀ استعاري حول محور مفهوم «عدم ارتباط» ميچرخند، و در «منظومه توصيفي» دو هستۀ معنايي «بياعتمادي» و «وضعيت نابسامان اجتماعي- سياسي» القاكنندۀ خاستگاه شعري غزل هستند. «بياعتمادي» و «وضعيت نابسامان اجتماعي- سياسي» در اين غزل با تصاوير و تركيبات «پنهان شدن آفتاب»، «رويش در گلدان حقير»، «باغ در دست باد و طوفان بودن»، «هدف تير بهتان قرار گرفتن عشق» و «پر خونين جا مانده از پرنده» تجلي يافته است. در نهايت اين فرايندهاي توصيفي بر خاستگاه اصلي اين غزل يعني نااميدي دلالت ميكنند.
عنوان نشريه :
پژوهش زبان و ادبيات فارسي
عنوان نشريه :
پژوهش زبان و ادبيات فارسي