عنوان مقاله :
بازشناخت احوال عرفاني و شيطاني به روايت «ترزا آويلايي» و «مولوي»
پديد آورندگان :
قنبري ، بخشعلي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه فلسفه، اديان و عرفان
كليدواژه :
معرفتشناسي عرفاني , احوال عرفاني , احوال شيطاني , ترزا آويلايي , مولوي
چكيده فارسي :
از منظر نگرشهاي معنوي، يكي از تقسيم بنديهاي احوال دروني انسان، عرفاني و شيطاني است. شناخت اين احوال به ويژه احوال عرفاني و شيطاني از مباحث مهم معرفت شناسي عرفاني بوده، خود عارفان هم به اين امر تفطن داشته اند. «ترزا آويلايي» (1515- 1582 م.) و «مولوي» (604- 672 ق.) در آثارشان كم و بيش به اين امر پرداخته اند. استخراج و مقايسۀ نظرهاي اين دو عارف مي تواند در شناخت احوال حقيقي و كاذب عرفاني كمك شاياني كند. بررسي اين مسئله نشان ميدهد كه هر دو عارف، منشأ اصلي احوال حقيقي عرفاني را خدا و منشأ احوال كاذب را شيطان و توهم آدمي مي دانند و با عروض احوال عرفاني، تسلّيّاتي هم براي انسان ارزاني مي شود كه آنها هم به دو دسته عرفاني و شيطاني تقسيم مي شوند. ظاهراً هم ترزا و هم مولوي، هر دو بر اين نظرند كه احوال اصيل ناظر به آينده، قابليت تحقق دارند، اما احوال كاذب در حد اموري ذهني يا بياني باقي مي مانند. سخنان ترزا در اين زمينه دقيق تر و جزئي تر از مولوي است. هر دو عارف در مواردي براي تشخيص احوال حقيقي از احوال كاذب، آزمودن شخصي را پيشنهاد مي كنند؛ يعني تا زماني كه خود شخص چنين احوالي را از سر نگذراند، نميتواند ساير موارد را تشخيص دهد. مولوي در اين زمينه از تشخيص اصالت يك حال عرفاني از طريق حال عرفاني ديگر ياد مي كند كه با نظر ترزا شباهت دارد. به اعتقاد هر دو عارف، احوال حقيقي، انسان را از اسارت دنيا رها مي سازد، در حالي كه احوال كاذب، انسان را اسير دنيا و خواهش هاي نفساني ميكند. بهره گيري از معيارهاي آشكار نبودن القائات دروغين و شباهتشان به رؤيا، در دسترس بودن احوال كاذب و دور از دسترس بودن احوال عرفاني و امكان راستي آزمايي آنها در نماز و نيايش مي تواند در تشخيص اين احوال كمك كند. غيرمنتظره، انتساب ناپذير بودن احوال ناب به خود و معطوف ساختن توجهات انسان به خدا، تقويت اخلاق و دين داري، از شاخصه هاي احوال عرفاني است. در بيان اين شاخص ها، ترزا دقيق و جزئي نگر و مولانا اغلب كلي نگر است.
عنوان نشريه :
پژوهش زبان و ادبيات فارسي
عنوان نشريه :
پژوهش زبان و ادبيات فارسي