عنوان مقاله :
ادراك تاريخمند از نظام كيفري شريعت اسلام در باب حدود و قصاص در پرتو نظرية برساختگرايي اجتماعي
پديد آورندگان :
مالدار ، محمدحسن دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده حقوق و علوم سياسي , جوان جعفري بجنوردي ، عبدالرضا دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده حقوق و علوم سياسي - گروه حقوق جزا و جرم شناسي , ساداتي ، محمدجواد دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده حقوق و علوم سياسي - گروه حقوق جزا و جرم شناسي
كليدواژه :
تاريخمندي , كيفرهاي بدني , حقوق بشر , وجدان جمعي , قدرت
چكيده فارسي :
نهاد «مجازات» بهسان عمده نهادهاي اجتماعي ريشه در اعماق تاريخ داشته و قدمتي به موازات زندگي بشري دارد، لذا بايد آن را «برساختي اجتماعي- تاريخي» دانست. بنابراين نبايد هيچكدام از اديان الهي را خالقِ گونة خاصي از كيفر پنداشت، بلكه مجازات و اقسام آن از ابتداي زندگي بشر در كرة خاكي، توسط وي، براي صيانت از ارزشها و هنجارهاي موردنظر ايجاد شده و متعاقباً شريعتهاي الهي مانند اسلام آن را بنا بر اقتضائات جامعهشناختي تأييد كردهاند. از اين منظر، پژوهش حاضر بدون ادعاي جامعيت، تولد نظام كيفري شريعت اسلام را عمدتاً متأثر از دو مولفة «ايفاي نقش وجدان جمعي در واكنش كيفري» و «نمايش قدرت در تماشاخانة كيفري» در عصر وحي ميداند. ازاينرو برخلاف انگارههاي ذهني و با قدسيتزدايي از اين موضوع بايد گفت كه نظام كيفري شريعت اسلام بهمثابة پديداري اجتماعي بر اساس «هست»هاي عصر نزول و براي پاسخگويي به نيازهاي مردمان آن عصر و در راستاي امتدادِ قدرت حاكمان شكل گرفته است. به اين صورت كه كيفرهاي گوناگون در سامانة درهمبافتهشدة مناسبات اجتماعي عصر جاهليت به سبب كاركرد مناسبشان از دو منظر وجدان جمعي و قدرت داراي حيات بودهاند. حال با توجه به واقعيت پيشين ميتوان مدعي شد كه لازم است تا سامانة پُرمشكلِ كيفررسانيِ حاكم بر برخي از كشورهاي اسلامي همچون ايران همسو با يافتههاي حقوق بشري روزآمد گردد. به ديگر سخن، با ادراكي تاريخي و بهدور از موضوعيتگرايي در اين زمينه، بايستي نظام كيفريدهياي مبتني بر مقومات جهان معاصر به اجرا درآورد
عنوان نشريه :
پژوهش هاي حقوق جزا و جرم شناسي - شهر دانش
عنوان نشريه :
پژوهش هاي حقوق جزا و جرم شناسي - شهر دانش