كليدواژه :
قرآن , تفسير موضوعي , هرمنوتيك فلسفي , شهيد صدر , گادامر , گفتوگو , فهم متن
چكيده فارسي :
گفتوگو با متن»، الگوي مشتركي است كه شهيد صدر در تفسير موضوعي و نيز گادامر در هرمنوتيك فلسفي بهعنوان عامل تحقق فهم، بر آن تأكيد كردهاند. از آن جا كه رويكرد شهيد صدر به «فهم متن قرآن»، توصيهاي و رويكرد گادامر به «فهم متن» توصيفي است، پژوهش حاضر از ره گذر مطالعه تطبيقي اين دو رويكرد، ميزان رَوايي ديدگاه روششناختي شهيد صدر را مبتني بر ديدگاه پديدارشناختي گادامر بررسي كرده و به پيجويي اين پرسش پرداخته كه بايدها و نبايدها در روش تفسيري شهيد صدر تا چه اندازه بر هستها و نيستها در هرمنوتيك گادامر منطبق است. به جهت آنكه الگوي يادشده در انديشه اين دو متفكر خاستگاه يكساني ندارد و تشابه دو نظريه ساختاري است، پژوهش حاضر از نوع «مطالعات تطبيقي كلان مبتني بر همساني ساختاري» به شمار ميآيد. بررسي عناصر گفتوگو در هر دو نظريه، مشروعيت الگوي «گفتوگو با متن» در تفسير موضوعي را به اثبات رسانده و نشان ميدهد كه تفاوتهاي دو نظريه، از اموري خارج از ماهيت و فرآيند فهم ناشي ميشوند و ازاينرو به اعتبار هستيشناختي روش تفسير موضوعي خللي وارد نميكنند.