بررسي انتقادي نظرية سيستم‌ها و تغيير پارادايم در جامعه‌شناسي

نظريۀ سيستمي نيكلاس لومان، درمقام يك تئوري اجتماعى، چشم‌انداز مناسبي براي شناخت نظام‌ اجتماعي و جهان‌ مدرن به‌وجود آورده است. نظريۀ سيستم‌ها و تغيير پارادايم در جامعه‌شناسي، تدوين و ترجمۀ علي اردستاني، اثري حائز اهميت درخصوص انديشه‌هاي لومان و عناصر انديشگي اوست. اين اثر پنج مقاله از نيكلاس لومان با عناوين «تغيير پارادايم در نظريۀ سيستم‌ها»، «نظريۀ سيستم‌هاي جديد و نظريۀ جامعه»، «مدرنيت علم»، «جهاني‌شدن يا جامعۀ جهاني: چگونه بايد جامعۀ جهاني را درك كرد»، و «سخن و سكوت» و سه مقاله از ديگر نويسندگان با عناوين «چرا سيستم‌ها»، «ميراث لومان»، و «بنيان‌هاي نظريۀ سيستم‌هاي اجتماعي» را در بر دارد. كتاب موردبحث ازيك‌سو، با تمركز بر نظريۀ اجتماعي، نظريۀ ارتباطات، و نظريۀ تكامل به‌عنوان عناصر اصلي نظريۀ سيستمي و ازسوي‌ديگر، با قراردادن سيستم اجتماعي در ارتباط با محيط، اعم از جهان مدرن و جامعۀ جهاني، تبييني قابل‌قبول از نظريۀ سيستم‌ها را ارائه كرده است. بااين‌حال، كتاب موردبحث خالي از ايراد نيست. ضعف پوشش مباحث و هم‌چنين ترجمه و معادل‌سازي‌هاي نامفهوم از جملۀ موارد قابل‌ذكر است. ازاين‌رو، در مقالۀ پيش‌ِرو، ضمن توضيح نظريۀ سيستم‌ها كه محتواي اصلي كتاب را تشكيل مي‌دهد، به نقد و بررسي آن در سه بخش صوري، محتوايي، و ترجمه پرداخته مي‌شود.