شماره ركورد :
1327569
عنوان مقاله :
معماري ايران/ ايراني يا طراحي سلطان و معمار: پرسش از امكان تبيين جمع‌گرا در تاريخ هنر؛ براساس نقد كتاب Rage and Denials. Collectivist Philosophy, Politics, and Art Historiography, 1890-1947 (خشم و انكارها: فلسفۀ جمع‌گرا، سياست، و تاريخ‌نگاري هنر، ۱۸۹۰- ۱۹۴۷) از برانكو ميترويچ
پديد آورندگان :
تمسكي ، زينب دانشگاه شهيدبهشتي , قيومي بيدهندي ، مهرداد دانشگاه شهيد بهشتي - مركز مستندنگاري و مطالعات معماري
از صفحه :
253
تا صفحه :
276
كليدواژه :
روش‌شناسي تاريخ‌نگاري هنر , تبيين جمع‌گرا , معماري ايراني , عامل و ساختار , برانكو ميترويچ
چكيده فارسي :
مورخ هنر و معماري به‌تصريح، تلويح، آگاهانه، يا ناآگاهانه در كار تفسير خود رويكردي جمع‌گرا يا فردگرا دارد. خشم‌ و انكارهاي برانكو ميترويچ يگانه منبعي است كه مستقل و از منظري فلسفي ـ تاريخي به تبيين در تاريخ‌نگاري هنر مي‌پردازد و با تكيه بر واقع‌گرايي، تبيين جمع‌گرا را ناموجه مي‌شمارد. در اين مقاله، استدلال‌هاي متنوع ميترويچ استخراج و طبقه‌بندي شده است تا از امكان تبيين جمع‌گرايي بدون اين اشكالات بحث شود. اساسي‌ترين ايرادهاي طرح‌شده بر تبيين جمع‌گرا ذات‌باوري، ناديده‌انگاري ارادۀ آزاد، مبهم‌‌بودن سازوكار اثرگذاري جمع‌ بر فرد، روشن‌نبودن وضعيت هستي‌شناختي جمع‌ها، انگيزۀ نادرست مورخان از تبيين جمع‌گرايانۀ مبتني‌بر خودشيفتگي و خودبرتربيني قومي، و ابزار قرارگرفتن براي تنظيم غرور ملي است. با تكيه بر دستاوردهاي تازۀ علوم شناختي بحث خواهيم كرد كه چه‌طور اين اشكالات شامل هر نوع تبيين جمع‌گرايانه در تاريخ نخواهند بود. استقلال شناخت و نفوذناپذيري ادراك دربرابر تفكر مهم‌ترين استدلال ميترويچ براي توجيه فردگرايي به‌منزلۀ يگانه‌ راه علمي و واقع‌گرايانۀ تبيين تاريخ است. در اين مقاله، موقعيتي را در تاريخ معلوم مي‌كنيم كه حتي با اتخاذ موضع متافيزيكي و هستي‌شناختي هم‌سو با ماترياليسم ميترويچ، تبيين‌هاي جمع‌گراي معتدل در تاريخ‌نگاري معماري مي‌توانند هم‌چنان معتبر و حتي ناگزير باشند.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه انتقادي متون و برنامه هاي علوم انساني
عنوان نشريه :
پژوهشنامه انتقادي متون و برنامه هاي علوم انساني
لينک به اين مدرک :
بازگشت