جنبش آفروفيتوريسم (آفريقاي آينده‌نگر) و تاثير آن بر زن‌باوري و هويت يابي در آثار نويسندگان زن در كشورهاي آفريقايي جهان اسلام

در طول تاريخ زنان سياه پوست بي عدالتي هاي اجتماعي زيادي شامل نژادپرستي، تبعيض هاي جنسيتي و يا نابرابري را تجربه كرده‌اند. آفروفيتوريسم (آفريقاي آينده نگر) و زن باوري آفريقايي ايدئولوژي هايي هستند كه براي همه زنان آفريقايي تبار طراحي و به عنوان مجموعه اي از جنبش هاي سياسي، ايدئولوژيكي و  اجتماعي ظهور پيدا كرده اند و مبتني بر يك هدف مشترك مي باشند: تعريف، ايجاد و دستيابي به برابري سياسي، اقتصادي، شخصي و اجتماعي براي هر دو جنسيت. اين نهضت بر اساس فرهنگ آفريقايي پايه گذاري و متمركز بر تجارب، تلاش ها، نيازها و مطالبات منحصر به فرد زنان آفريقايي است. اين مطالعه توصيفي – مروري با  رويكرد كتابخانه اي و بر اساس مرور متون طراحي شده و به مقايسه و تحليل  آثاري از دو نويسنده آفريقايي تبار با دو ژانر متفاوت (علمي _ تخيلي و واقع گرا) مي پردازد. در اين مقايسه نقش جنبش هاي آفروفيتوريسم، پان آفريقا و زن باوري آفريقايي در احياي زنيت سياه پوست از ديدگاه اين دو نويسنده زن تحليل و بررسي گرديده و بدنبال پاسخي براي اين سوال است كه آيا از ديدگاه زنان نويسنده و متفكر آفريقايي تبار، جنبش هاي زن باوري مبتني بر فمنيسم غربي براي زنان آفريقايي هم آزادي بخش بوده است يا خير و نقش آفروفيتوريسم در پيشبرد اهداف زنان آفريقايي تا چه حد راهگشا خواهد بود؟  نتايج اين مطالعه بر اين امر دلالت دارد كه براي  قدرت بخشيدن به زنان سياه پوست، شنيدن فرياد ظلم ستيزي آن ها و هم چنين هويت يابي، از ديدگاه اين دو متفكر و نويسنده برجسته آفريقايي نظام فكري و  فلسفه فمنيسم غربي به تنهايي براي زنان آفريقايي كارساز نيست و براي رسيدن به آرمان هاي آزادي، زنان سياهپوست در كنار كسب علم و تكنولوژي فراتر از زمان خود، محتاج به بازگشت به ريشه هاي اصيل آفريقايي خود نيز مي باشند و فمنيسم مبتني بر آفرروفيتوريسم، كه از بنيان هاي اصيل آفريقايي بر گرفته شده است، راه مطمن تر و اصيل تري براي زنان آفريقايي با پيشينه هاي مختلف مي باشد.