عنوان مقاله :
تفسير هايدگر از رأي كانت درباب «وجود» بهعنوان «وضع»
پديد آورندگان :
غريب زاده ، محمد دانشگاه اصفهان - دانشكده ادبيات و علوم انساني , صافيان ، محمدجواد دانشگاه اصفهان - دانشكده ادبيات
كليدواژه :
وضع , وجود , ابژگي , ابژه , جهت
چكيده فارسي :
در اين مقاله، سير پديدارشناختيِ هايدگر دربارۀ رأي كانت درباب «وجود» مورد مداقه قرار ميگيرد. هايدگر معتقد است Realität و Dasein در كانت، ريشه در تمايز مشهور ماهيت و وجود (reality and existence) در سنّت فلسفي دارد؛ اما كانت براساس مبناي فلسفي خود و برخلاف خاستگاهشان درنهايت اين دو را بهعنوان مقولات قوۀ شناخت بازتعريف ميكند؛ بنابراين، در پژوهش حاضر، فروكاست «وجود» به مقوله در كانت بهتفسير هايدگر دنبال خواهد شد. وجود از مقولات جهت (modality) است. ضمن بررسي اين دسته از مقولات در ادامه اهميت perception بهعنوان سازونهاد دريافتِ كثرات شهودِ مكاني و زماني (مادۀ معرفت) روشن ميشود. بدينترتيب، در نظرگاه كانت، منِ ادراك نفساني بههمراه مقولاتش تأليفبخش اين كثرات شهود است كه حاصل آن وضع (position) شيء خواهد بود. براي كانت مقولات محمولات هستيشناسانهاي هستند كه در نسبت با مُتعلَق قرار ميگيرند و با وحدتبخشي به دادههاي اوليه موجب پديدارشدن هستندگان ميشوند. درنهايت، اين نتيجه حاصل ميشود كه وجود براي كانت ابژگي يا برابرايستايي است. بهعبارتديگر، هر آن چيزي كه اكنون پيش روي ما است، بهعنوان حاصل وحدت كثرات، يعني بهعنوان نتيجۀ تأليف سوژه ثابت ميشود و موجب ميشود كه شيء يا بهمعناي عام آن يعني ابژه در مقابل ما بايستد و اين همان معناي وضع ابژه توسط سوژه است.