مطالعه جامعه‌شناختي خشونت خانگي عليه زنان ‏(مورد مطالعه: شهر ايلام)‏

خشونت خانگي در تمامي جوامع، در تمامي گروه‌ها و طبقات اجتماعي مشاهده مي‌شود و گزارش‌هاي متعددي بر مسئله‌بودن آن در ايران صحه گذاشته‌اند. هدف اين پژوهش، شناخت نحوۀ درك زنان از شرايط، زمينه‌ها و پيامدهاي خشونت خانگي در زندگي آنان است. اين پژوهش كيفي و مبتني بر روش نظريۀ زمينه‌اي است. پاسخگويان از طريق روش نمونه‌گيري هدفمند با معيار اشباع نظري از بين زنان مراجعه‌كننده به مراكز مثبت زندگي سازمان بهزيستي شهر ايلام انتخاب شده‌اند. از معيار مقبوليت براي اعتباريابي و براي اطمينان‌پذيري از روش مميزي استفاده شد. داده‌ها از طريق مصاحبۀ نيمه‌ساختاريافته با 30 زن متأهل خشونت‌ديده، گردآوري شده و كدگذاري داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار Nvivo12 انجام شده است. يافته‌ها حاكي از نقش عوامل خانوادگي همچون برهم‌كنش تنش‌آلود و ناهمترازي پايگاهي، عوامل اجتماعي نظير مواجهۀ شبه‌كارناوالي با ازدواج و عوامل فرهنگي مانند تصورات مردسالارانه است. واكنش‌هاي زنان عمدتاً انفعالي است و عادي‌انگاري نقش قرباني منفعل براي زنان، پيامد آن است. از برآيند مقوله‌ها، مقولۀ هستۀ «خشونت خانگي عليه زنان محصول هم‌آيندي درماندگي تجربه‌شدۀ زنان و تصورات مردسالارانه» حاصل شد كه حاصل مديريت خانواده در بستر حفظ كاركردهاي سنت مردسالارانه در كنار انتقال ساختاري خشونت در سازوكاري فرهنگي و مبتني بر جامعه‌پذيري جنسيتي است.