عنوان مقاله :
تأثير فراشناخت بر معرفتشناسي شخصي با نقش ميانجيگر نظريه ذهن
پديد آورندگان :
تنها ، زهرا دانشگاه آزاد اسلامي واحد خرم آباد - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه روانشناسي
كليدواژه :
فراشناخت , معرفتشناسي شخصي , نظريه ذهن , كودكان
چكيده فارسي :
زمينه: در دهههاي اخير معرفتشناسي شخصي يا ماهيت دانش بشري با مفاهيمي مانند فراشناخت و نظريه ذهن كه معتقد است مردم بر اساس باورهاي ذهني و نيّات دروني، افكار، احساسات و باورهاي خود، رفتار ديگران را تفسير ميكنند، توسط روانشناسان مورد بررسي و تحقيق قرار گرفته است. امّا در زمينه درك كودكان از ماهيت دانش و دانستن و تأثير فراشناخت و نظريه ذهن بر معرفتشناسي آنان شكاف تحقيقاتي وجود دارد. هدف: هدف از اين مطالعه بررسي تأثير فراشناخت بر معرفتشناسي شخصي و نقش ميانجيگر نظريه ذهن يا همان بررسي نيّات دروني و درك علّت رفتار، ذهن، تفكر، باور و دانستن در دانشآموزان پايههاي سوم تا ششم ابتدايي است. روش: اين مطالعه بر اساس هدف، بنيادي و ازنظر نحوه جمعآوري دادهها در حوزه مطالعات توصيفي از نوع همبستگي قرار دارد. نمونه مورد بررسي 303 (101 پسر و 202 دختر) دانشآموز دوره ابتدايي در پايههاي سوم تا ششم شهر خرمآباد بودند كه به روش نمونهگيري خوشهاي مرحلهاي انتخاب شدند و به پرسشنامه مهارتهاي فراشناختي (اسپرلينگ و همكاران، 2001)؛ آزمون نظريه ذهن استرينمن (1994) و پرسشنامه معرفتشناسي شخصي كودكان (تنها و همكاران، 1396) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از روش مدل معادلات ساختاري تجزيهوتحليل شد. يافتهها: بر اساس نتايج بهدستآمده، مدل پيشنهادي از برازش مناسب با دادهها برخوردار بود. بر اين اساس، مسير مستقيم فراشناخت بر نظريه ذهن و معرفتشناسي شخصي معنيدار بود (p 0/01)، همچنين، مسير مستقيم نظريه ذهن بر معرفتشناسي شخصي معنيدار بود ( p 0/01). اثر غيرمستقيم فراشناخت بر معرفتشناسي شخصي از طريق نظريه ذهن نيز معنيدار بود (p 0/01). نتيجهگيري: فراشناخت، نظريه ذهن و معرفتشناسي شخصي داراي نقاط تلاقي تئوريكي هستند، امّا لزوم پرداختن به مطالعات ميداني بيشتر ضمن روشنتر كردن ابعاد بيشتري از اين ارتباط، ميتواند در محيطهاي آموزشي داراي كاربردهاي عمليتر باشد.
عنوان نشريه :
علوم روانشناختي
عنوان نشريه :
علوم روانشناختي