ارزيابي بلوغ سرمايه فكري براساس مضامين پيوندِ يادگيري دوجانبه در شركت‌هاي دانش‌بنيان حوزه نفت و گاز

به دليل تلاطم محيطي، بسياري از شركت‌هاي امروزي، چاره‌اي جز پيوند سطوح يادگيري‌هاي سازماني با سرمايه‌هاي فكري خود ندارند، زيرا پيامدهاي احتمالي چنين استراتژي‌هايي، شركت‌ها را قادر مي‌سازد تا با تحريك سطح انگيزه‌ها در چارچوب تغييرات محيطي، سطحي از بلوغ در سرمايه فكري را محقق نمايند، كه زمينه‌سازي پايداري در فرآيندهاي رقابتي شركت‌ها گردد. هدف اين پژوهش ارزيابي بلوغ سرمايه فكري براساس مضامين پيوندِ يادگيري دوجانبه مي‌باشد. در اين پژوهش به منظور شناسايي مؤلفه‌ها (بلوغ سرمايه فكري) و گزاره‌هاي پژوهش (مضامين پيوندِ يادگيري دوجانبه) از غربالگري نظري براساس پژوهش‌هاي مشابه استفاده شد. سپس به منظور تعيين پايايي مؤلفه‌ها و گزاره‌هاي پژوهش از طريقِ مشاركتِ ۱۶ نفر از متخصصان و خبرگان رشته مديريت، از تكنيك دلفي استفاده شد. در بخش كمي مؤلفه‌ها و گزاره‌هاي شناسايي‌شده در قالب پرسشنامه‌هاي ماتريسي، توسط ۲۲ نفر از مديران، مسئولان و كارشناسان صاحب‌نظر در سطح مختلف شركت‌هاي دانش‌بنيان مورد ارزيابي تحليل تفسيري قرار گرفتند. نتايج پژوهش نشان داد، گزاره گرايش‌هاي استراتژيك در يادگيري به‌عنوان تأثيرگذارترين مضامينِ پيوندِ يادگيري‌دوجانبه در شركت‌هاي مورد بررسي محسوب مي‌شود كه باعث تقويتِ پايداري خلق دانس به‌عنوان مؤلفه‌ي موثر در بلوغ سرمايه فكري مي‌شود. اين نتيجه نشان مي‌دهد گرايش‌هاي استراتژيك از طريق پايداري و اثربخشي شناساييِ ظرفيت‌هاي محيطي، شركت را قادر مي‌سازد تا دانش را برمبناي تغييرات محيطي كسب نمايد و با تركيب آن‌ها سببِ تقويت بهره‌وري گردد و ظرفيت‌هاي جذب و خلق دانش را به‌عنوان يك ارزش در خود نهادينه نمايد.