خوانش عوامل كليدي موفقيت در باز‌آفريني سكونتگاه‌هاي پيراشهري با تاكيد بر ذينفعان نهايي (مورد: شهر چهاردانگه)

هدف پژوهش حاضر، خوانش عوامل كليدي موفقيت در بازآفريني سكونتگاه هاي پيراشهري با تأكيد بر ذينفعان نهايي در چهاردانگه مي باشد. پژوهش حاضر، ازنظر هدف، كاربردي و بنيادي و  داراي ماهيت تفسيري و تحليلي و ازنظر روش، در گروه پژوهش هاي كمي و كيفي قرار دارد. جهت تجزيه‌وتحليل اطلاعات نيز از روش گراند تئوري و مدل هاي تركيبي (EDAS و FBMW)، استفاده شد. نتايج در بخش كيفي (گراند تئوري)  نشان داد، 5 مقوله ظرفيت سازي، كنش مشاركتي، مردم گرايي و دوري از دولتي زدگي در سازمان هاي بازآفريني، نگاه سخت افزارانه و تدوين يك چارچوب قانون مشخص، آگاهي و دانش بازيگران طرح هاي بازآفريني، از واحد هاي معنايي استخراج شد. در نهايت، نتايج مدل EDAS به منظور رتبه بندي مقولات نشان داد، مقوله مردم گرايي و دوري از دولتي زدگي در سازمان هاي بازآفريني  با مقدار وزن نهايي 0.99، بالاترين رتبه و بيشترين اولويت را به خود اختصاص داده است، و نگاه سخت افزارانه و تدوين يك چارچوب قانوني مشخص با مقدار وزن 0.011، پايين ترين رتبه و كمترين اولويت را شامل شده است. همچنين بر اساس نتايج مدل FBMW در مقوله ظرفيت سازي، واحد معنايي مشاركت ذينفعان با مقدار وزن 0.089، در مقوله كنش مشاركتي، واحد معنايي مشاركت نيروي انساني با مقدار وزن 0.093، در مقوله مردم گرايي و دوري از دولتي زدگي در سازمان هاي بازآفريني، واحد معنايي تمركززدايي با مقدار وزن 0.094، در مقوله نگاه  سخت افزارانه و تدوين يك چارچوب قانوني مشخص، واحد معنايي عدم نگاه نرم افزاري به موضوع بازآفريني با مقدار وزن 0.083، در مقوله آگاهي و دانش بازگيران طرح هاي بازآفريني، واحد معنايي آموزش ذينفعان با مقدار وزن 0.085، بيشترين رتبه و بالاترين ميزان اولويت را به خود اختصاص داده است.