طراحي الگويِ پراگماتيسم‌گرايي كيفيت حسابرسي براساس پيشنهادهاي شوراي گزارشگري مالي انگلستان (RFC): تحليل رپيدماينر

شكاف انتظارات به عنوان فرآيندي از گزارش‌هاي حسابرسي ريشه در فاصله بين تئوري و عمل دارد، حوزه ايي كه اگرچه براي توسعه كارآمدي كيفيت حسابرسي مهم و ضروري است، اما به دليل عدم ادراك عملگرايانه يا اصطلاحاً پراگماتيسم گراييِ حسابرسي و عدم تمركز بر حوزه‌ي توسعه بخش واقعيت‌هاي بازار عملاً در پژوهش‌هاي حسابرسي مغفول باقي مانده است. هدف اين پژوهش طراحي الگويِ پراگماتيسم‌گرايي كيفيت حسابرسي براساس پيشنهادهاي شوراي گزارشگري مالي انگلستان بود. در اين پژوهش باتوجه به اينكه مبناي مشخص و منسجمي در خصوص، كيفيتِ پراگماتيكِ گزارش حسابرسي وجود نداشت به پشتوانه‌ي روش شناسي بخش كيفي تلاش گرديد تا براساس، فرآيندِ ساختارِ تحليل محتوايي نسبت به شناساييِ ابعادِ اين موضوع اقدام شود. لذا از نظر نتيجه اين پژوهش توسعه‌اي و از نظر هدف كاربردي و در دسته پژوهش‌هاي آميخته از نظر جمع‌آوري داده‌هاي پژوهش قرار مي‌گيرد. جامعه‌ي هدف در بخش كيفي، ۱۱ نفر از خبرگان حسابداري بودند كه شناخت ملموس‌تري از كيفيت حسابرسي به واسطه‌ي انجام پژوهش مشابه داشتند. همچنين در بخش كمي پژوهش ۱۴ نفر از حسابرسان مستقل داراي بيش از ۳ سال سابقه‌ي حرفه‌اي كه براساسِ تكنيكِ انتخابِ دروازه بانان اطلاعات تعيين شدند، از طريق پُر نمودنِ پرسشنامه‌هاي ماتريسي مشاركت نمودند. نتايج پژوهش از وجودِ دو مولفه‌ي افشايِ موارد كليدي و افشايِ تداوم فعاليت در گزارش حسابرسي و ۱۱ مضمونِ مرتبط با مولفه‌هاي شناسايي شده به عنوان مبناي عملگرايي كيفيت حسابرسي در بخش كيفي حكايت داشت. نتايج در بخش كمي نيز نشان داد، مضامينِ افشايِ ارزيابيِ توانايي اهرمي شركت در بازپرداخت‌ها «A3» و افشاي سطح تعهدات مالي شركت «A11» از مولفه‌ي افشاي تداوم فعاليت در گزارش حسابرسي مي‌باشد كه در سطح چهارمِ اولويت‌بندي مدل به عنوان تاثيرگذارترين مضامينِ كيفيتِ پراگماتيكِ گزارش حسابرسي قرار گرفتند.