كاربستِ نظريه استعاره‌ي بِلَك سوئِن نسبت به بررسي اثرِ حسابداري قضايي بر تقويتِ پيامدهاي كيفيت گزارشگري يكپارچه

حسابداري امروزه فراتر از رويكردهاي تك بعديِ و اثبات گرايي، نقش‌هايي چندبعدي در عرصه هايِ اجتماعي؛ اقتصادي؛ فرهنگي و حقوقي باهدف ايجادِ سطح شفافيت‏ها و رعايت حقوقِ ذينفعان را در خود نهادينه ساخته است. حسابداريِ قضايي به عنوان يكي از همين نقش‏هاي تغييريافته حسابداري، محسوب مي‌شود كه مي‌تواند به تعادل اطلاعاتي و تصميم‌گيري در بازار سرمايه كمك نمايد و زمينه‌ي ارتقايِ كيفيتِ گزارشگري يكپارچه را توسعه بخشد. هدف اين پژوهش كاربستِ نظريه استعاره‌ي بِلَك‌سوئِن نسبت به بررسي اثرِ حسابداري قضايي بر تقويتِ پيامدهاي كيفيت گزارشگري يكپارچه مي‌باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهش، كاربردي و از حيث نحوه گردآوري داده‌ها از نوع پژوهش‌هاي توصيفي- همبستگي مي‌باشد. همچنين، از نظر شيوه استدلال قياسي- استقرايي بوده و به‌دليل مطالعه داده‌هاي مربوط به يك مقطع زماني خاص، روش تحليل داده‌ها به‌صورت مقطعي و مبتني بر روش تحليل مسير است. داده‌هاي پژوهش از پايگاه اينترنتي بورس اوراق بهادار تهران و داده‌هاي مربوط به پيامدهايِ كيفيتِ گزارشگري يكپارچه شركت‌ها از طريقِ شاخصِ امتيازِ گزارشدهي يكپارچه كه شاملِ شش عُنصُرِ محتواي اصلي بر پايه 5 پرسش را براي سنجش جامع‌بودن و كيفيت افشاسازيِ گزارشگري يكپارچه بودند، از طريق غربالگري گزارش‏هاي همراه صورت هاي مالي سنجش شد. همچنين به منظور برازش مدل، از تحليلِ حداقل مربعاتِ جزئي (PLS) استفاده شد. نتايجِ پژوهش نشان داد، حسابداري قضايي بر تقويتِ پيامدهاي كيفيتِ گزارشگري يكپارچه شركت‌ها تاثير مثبت دارد.