بررسي تمثيل رمزي فرقه انحرافي«تي اس ام» در رمان «درخت انجير معابد»

«درخت انجير معابد»، آخرين رمان احمد محمود، در سطح بيروني، داستانِ خانواده‌اي است كه اين درخت در منزل آنان قرار دارد. در ادامه با تغيير نام شخصيت اصلي داستان از «فرامرز» به «مرد سبزچشم»، در سطح دروني، جريان نفوذ انحرافات ديني ـ اخلاقي، در جامعه روايت مي‌شود. محمود با پردازش جزئيات باورها و كنش‌هاي آييني مرد سبزچشم و يارانش در كنار درخت انجير معابد، به مباني اعتقادي تشكيلات فرقه‌ «تي‌اس‌ام» اشاره مي‌كند. «تي‌اس‌‌‌ام» به معناي «مراقبه» و در اصطلاح، تشكيلات فرقه‌اي است كه خاستگاه اعتقادي آن از آيين بودا نشئت گرفته و در سال 1370 جمشيدرضا حاجي‌اشرفي آن را پايه‏گذاري كرد. اين پژوهش با روش توصيفي ـ تحليلي به خوانش تمثيل رمزي رمان درخت انجير معابد مي‌پردازد و به اين سؤال پاسخ مي‌دهد كه باورداشت‌ها و رفتارهاي آييني مطرح در رمان «درخت انجير معابد» چه تناسبي با رفتارهاي تشكيلات فرقه «تي‌اس‌ام» دارد؟ نتايج نشان مي‌دهد: برجسته‌سازي رخدادهاي دلالتگر متعددي مانندِ انجام مراقبه، تكرار صداهاي نامفهوم و هيجان‌آور، و... بر معنادار بودن متن دلالت دارد كه قابل انطباق با مباني اصلي فرقه مذكور است. همچنين محمود با ترسيم شبكه نمادهاي سه‌گانه (درخت انجير معابد، مرد سبزچشم و مار) رمزهايي عرضه نموده تا پيام ماجراهاي فراواقعي رمان و فهم روح كلي اثر درك شود. در يكي از اين لايه‌هاي معنايي مرد سبزچشم مريد «جي باندراچي براهمايا» معرفي شده كه قابل تطبيق با «ماهاريشي ماهش يوگي»، رهبر فرقه «تي‌ام» (TM) است؛ زيرا فرقه «تي‌اس‌ام» ادامه تشكيلات «تي‌ام» محسوب مي‌شود