عنوان مقاله :
بازخواني انتقادي ناسيوناليسم باستانگراي دولت پهلوي
پديد آورندگان :
بيگدلو ، رضا پژوهشگاه علوم انتظامي و مطالعات اجتماعي , سادات ، محمود پژوهشكده امام خميني (س) و انقلاب اسلامي - گروه تاريخ انقلاب اسلامي , احمدوند ، زينب دانشگاه اروميه - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه تاريخ
كليدواژه :
هويت ملي , حكومت پهلوي , ناسيوناليسم , مدرن سازي , ناسيوناليسم باستاني هويت قومي-زباني
چكيده فارسي :
مفهوم هويت، چيستي و كيستي انسان را در اجتماع مورد مطالعه قرار ميدهد. در دوران جديد با ترويج ناسيوناليسم، مقوله هويت ملي بهعنوان مهمترين هويت انسان در اجتماع مطرح و اين هويت صورتبندي ساخت سياسي- اجتماعي كشورها و نظام بينالملل را رقم زدهاست. در ايران بهدنبال آشنايي ايرانيان با ناسيوناليسم، بنا بهدلايل و معضلات داخلي و خارجي، نخبگان سياسي و اجتماعي از آن استقبال كرده و آن را به يك جريان پرتوان در جامعه مبدل كردند. دولت پهلوي با توجه به قابليت ناسيوناليسم در قالب و محتواپذيرياش، نوع باستانگراي آن را به ايدئولوژي دولت مدرن خود تبديل كرد. اين ناسيوناليسم كاركردهاي متعددي در برسازي خودآگاهي ايرانيان از عصر پهلوي تا به امروز داشتهاست؛ اين پژوهش بهروش تاريخي-تحليلي بر آن است به اين سؤال پاسخ دهد كه چگونه ناسيوناليسم دولت پهلوي -ناسيوناليسم رمانتيك/ باستانگرا-زمينه را براي بروز بحران هويتي در جامعه ايراني فراهم آوردهاست؟ فرض مقاله اين است كه اين ناسيوناليسم خود از عوامل شكافهاي هويتي در ايران بودهاست. دستاوردهاي مقاله نشان مي دهدكه ناسيوناليسم باستانگراي دولت پهلوي با نابسازي هويتي و دگرسازي از اسلام و هويت قومي-زباني، سكولارسازي آن، بهرهگيري از آن در روند نوسازي جامعه، تاريخگرا بودن آن و ناديده گرفتن حقوق مدني، زمينه بروز بحران و تشتت هويتي را در ايران فراهم كرد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي تاريخي ايران و اسلام
عنوان نشريه :
پژوهش هاي تاريخي ايران و اسلام