مدل‌سازي ساختاري تفسيري توسعه نقشه دانش سازماني

نقشه دانش به عنوان يكي از حياتي ترين ابزارها و رويكردهاي مديريت دانش، نقش بسزايي در استقرار صحيح فرآيندهاي مرتبط با آن را در سازمان ها دارد. همچنين تدوين نقشه دانش در يك بازه زماني به نسبت مناسب و كوتاه، بسياري از چالش هاي پياده سازي مديريت دانش در سازمان را مرتفع مي‌سازد و خروجي‌هاي ملموس و با قابليت دستيابي آسان را براي مخاطبان دانش هاي توليد شده ارائه مي دهد كه اين امر، انگيزه لازم را براي ادامه فرايند زمان بر پياده سازي مديريت دانش فراهم خواهد ساخت. با توجه به اهميت بالاي نقشه دانش، همچنان الگو و مدل استاندارد بومي جهت پياده‌‌سازي در سازمان‌هاي ايراني، ارائه نشده است. بر اين اساس در تحقيق پيش رو، تيم تحقيق با هدف ارائه مدل بومي توسعه نقشه دانش سازماني، مطالعه جامع و دقيق در حوزه ادبيات موضوعي نقشه دانش بر اساس بكارگيري تكنيك مرور نظام مند را بكار گرفته و ضمن استخراج مؤلفه‌ها و ابعاد مختلف نقشه دانش، تجربه پياده سازي اين رويكرد در بيش از 20 سازمان ايراني را تلفيق نموده و در با بكارگيري نرم‌افزار Smart PLS تحليل هاي آماري تحقيق انجام شد. نتايج تحقيق حاضر نشان مي دهد ابعاد 5 گانه نقشه دانش شامل نوع دانش، منابع دانشي، ذينفعان نقشه دانش، گام اجرايي نقشه دانش و ويژگي سازماني، از ضريب معناداري و بار عاملي مناسبي برخوردار بوده و ابعاد دانش داراي پايايي و ميانگين واريانس استخراج شده (AVE) مورد تاييد قرار گرفتند. در نهايت بر اساس روش مدل‌سازي ساختاري تفسيري (ISM) و تكميل ماتريس هاي آن با مشاركت پنج نفر از خبرگان حوزه مديريت دانش، الگوي مناسب با سازمان‌هاي ايراني جهت تبيين و طراحي نقشه دانش سازماني توسعه پيدا كرد. در الگوي بدست آمده مولفه‌هاي اصلي تاثير گذار بر فرايند توسعه نقشه دانش سازماني در قالب 18 مولفه و 7 سطح طبقه بندي و ارائه شده است.