مديريت صيد ماهي كلمه خزري (Rutilus caspicus Yakovlev, 1870) با استفاده از شاخص‌‌هاي طولي در آبهاي جنوب شرقي درياي خزر

در مطالعه حاضر از مدل LBB كه يك راهكار جديد و قوي اما ساده و فقط مبتني بر داده‌‌هاي طول است، براي به‌دست آوردن شاخص‌‌هاي طولي براي مديريت صيد پايدار ماهي كلمه خزري استفاده شد. سه شاخص مديريتي مهم شامل طول در اولين صيد (Lc)، طول بهينه در اولين صيد (Lc-opt) و طول بهينه صيد (Lopt) برآورد شد كه مقادير آنها به‌ترتيب 17.7، 21 و 24 سانتي‌متر بود. مقادير نسبت‌‌هاي Lmean/Lopt و Lmean/LF=M تقريباً كوچكتر از 1 به‌دست آمد كه نشان مي‌‌دهد، برداشت بهينه انجام نمي‌‌شود. در اين مطالعه نسبت Lc/Lc-opt كمتر از 1 و شاخص‌‌هاي Lmax5%/Linf يا L95%/Linf كوچكتر از عدد 0.8 و ميزان مولدين بزرگ كمتر از 1 درصد و درصد ماهيان با طول بهينه صيد كمتر از 10 درصد محاسبه شد. اين يافته‌‌ها نشان‌دهنده عدم حضور يا حضور تعداد خيلي كمي از ماهيان مسن و بزرگ در ذخيره است و جمعيت زي‌توده مولدين به سطحي كاهش يافته كه ديگر ظرفيت توليدمثلي براي احياء خود ندارد. با توجه به درصد خيلي پايين ماهيان نابالغ (كمتر از 5 درصد) در صيد و L25%/L50 0.3، Lmean/L50 1 و Lc/L50 1 مويد اين است كه ماهيان نابالغ كلمه خزري براساس Lm برابر با 14 سانتي‌متر تا حد زيادي حفظ شدند. با توجه به يافته‌‌هاي اين تحقيق، گنجاندن شاخص طول بهينه صيد در رويه‌‌هاي مديريتي احتمالاً عملكرد نسبي بهتري براي حفظ ذخيره و برداشت پايدار ماهي كلمه خزري خواهد داشت.