پيش‌بيني نگرش نسبت به ازدواج بر اساس نيازهاي اساسي نظريۀ انتخاب و عملكرد خانواده در دانشجويان مجرد دانشگاه فرهنگيان

هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسي نقش نيازهاي اساسي نظريۀ انتخاب و عملكرد خانواده در پيش‌بيني نگرش نسبت به ازدواج در دانشجويان مجرد دانشگاه فرهنگيان استان قم بود. روش: اين مطالعه از نوع توصيفي- همبستگي بود. جامعۀ آماري پژوهش را دانشجويان مجرد دانشگاه فرهنگيان استان قم تشكيل مي‌دادند كه از اين بين، 306 نفر به روش نمونه‌گيري در دسترس به عنوان نمونۀ پژوهش انتخاب شدند. ابزارهاي مورد استفاده در اين پژوهش، پرسشنامه‌هاي نيمرخ نيازهاي اساسي صاحبي(1391)، عملكرد خانواده مك‌مستر(1980) و نگرش به ازدواج ام.اي.اس(1998) بودند. همچنين تجزيه‌ و تحليل داده‌ها با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه با نرم‌افزار اس.پي.اس.اس-23 انجام شد. يافته‌ها: نتايج پژوهش حاضر نشان داد كه نقش متغيّرهاي عملكرد خانواده و نيازهاي اساسي نظريۀ انتخاب در پيش‌بيني نگرش نسبت به ازدواج، مثبت و معنا‌دار (R^2=40) بود. در معادلۀ رگرسيوني، نقش نياز به بقا و نياز به آزادي از بين مؤلفه‌هاي نيازهاي اساسي نظريۀ انتخاب در پيش‌بيني نگرش نسبت به ازدواج مثبت و معنادار بود. همچنين، از ابعاد عملكرد خانواده در پيش‌بيني نگرش نسبت به ازدواج، نقش حل مسئله، روابط، نقشها و همراهي عاطفي مثبت و معنا‌دار بود. نتيجه‌گيري: به نظر مي‌رسد نيازهاي اساسي نظريۀ انتخاب (به ويژه نياز به بقا و نياز به آزادي) و عملكرد خانواده مي‌توانند در پيش‌بيني نگرش نسبت به ازدواج نقش مهمي داشته باشند و بررسي اين دو متغيّر در جلسات مشاورۀ قبل از ازدواج در شناخت نگرش دانشجويان نسبت به ازدواج مي‌تواند مؤثر باشد.