طراحي و اعتبارسنجي پروتكل توان‌بخشي شناختي و تأثير آن بر سوگيري توجه، خودتنظيمي و ولع مصرف زنان مبتلا به چاقي

مقدمه: مشكلات شناختي و روان‌شناختي در سير، پيش‌آگاهي و درمان بيماري چاقي نقش ويژه‌اي دارند. پژوهش حاضر با هدف طراحي و اعتبار سنجي پروتكل توان‌بخشي شناختي و تأثير آن بر سوگيري توجه، خودتنظيمي و ولع مصرف زنان چاق انجام شد. روش كار: پژوهش حاضر در قالب يك طرح آزمايشي با پيش‌آزمون_پس‌آزمون همراه با گروه كنترل و پيگيري انجام شد. شركت‌كنندگان در اين مطالعه شامل 40 بيمار زن مبتلا به چاقي ساكن شهر اروميه بودند كه به ‌طور تصادفي در دو گروه توان‌بخشي شناختي و كنترل گمارش شدند (هر گروه 20 نفر). گروه آزمايش 16 جلسه مداخله توان‌بخشي شناختي را دريافت كرد. تكليف dot-probe مقياس خودتنظيمي و مقياس ولع مصرف در مراحل پيش‌آزمون، پس‌آزمون و پيگيري براي دو گروه اجرا و يافته‌هاي به دست آمده با استفاده از آزمون تحليل واريانس آميخته مورد تجزيه‌ و تحليل قرار گرفت. يافته‌ ها: نتايج به دست آمده نشان دهنده تفاوت معنادار بين گروه آزمايش و كنترل در سوگيري توجه، خودتنظيمي و ولع مصرف در مرحله پس‌آزمون بود. بدين معنا كه گروه آزمايش كه مداخلۀ توان‌بخشي شناختي را دريافت كردند، در مرحلۀ پس‌آزمون در مؤلفه‌هاي مطرح شده عملكرد بهتري نشان دادند و نتايج در مرحله پيگيري نيز بادوام بود. نتيجه ‌گيري: متخصصين، پژوهشگران و درمان گران مي‌توانند از مداخله توان بخشي شناختي به ‌عنوان يك گزينه مؤثر درماني جهت ارتقاء كاركردهاي شناختي و عصب روان‌شناختي بيماران چاق و به ‌تبع آن بهبود شاخص‌هاي سلامت روان و كيفيت زندگي اين بيماران استفاده كنند.