عنوان مقاله :
مطالعۀ مقدماتي صنايع سنگي موستري ميانكوه، غرب چهارمحالوبختياري
پديد آورندگان :
بهرامينيا ، محسن دانشگاه تهران - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه باستانشناسي , نيكنامي ، كمالالدين دانشگاه تهران - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه باستانشناسي , خسروزاده ، عليرضا دانشگاه شهركرد - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه باستانشناسي
كليدواژه :
ارتفاعاتبختياري , ميانكوه , صنايعسنگي , موستري
چكيده فارسي :
ميانكوه به طور قراردادي به بخشي از منطقۀ زاگرس مرتفع، يا بخش جنوبي زاگرس مركزي، اطلاق مي شود. با وجود مساحت ناچيز (680 كيلومترمربع) در يك محدودۀ كوهستاني، دو ريزچشم انداز متمايز با ميانگين ارتفاع 1510 و 2601 متر از سطح دريا دارد كه مناسب حركت هاي فصلي و كوتاه مدت جوامع در دوران زماني متفاوت، جهت دسترسي به منابع گوناگون در اقتصاد معيشتي است. مطالعۀ ويژگي استقرارهاي عصر سنگ در اين ارتفاعات در مراحل اوليۀ خود قرار دارد. به واسطۀ وجود رودخانه هاي دائمي و منابع قلوه سنگي رودخانه اي، اين بخش مي بايست از محل هاي اصلي رفت وآمد جوامع متحرك موستري (پليئستوسن جديد) زاگرس محسوب شود. در پي پاسخ به اين پرسشها؛ 1) جايگاه فناوري ساخت مجموعۀ سنگي اين منطقه در ميان فرهنگ هاي شناخته شدۀ زاگرس(؟) و 2) ميزان شعاع حركتي جوامع شكارگر-گردآورندۀ آن در هردو زيستبوم (؟)، سه فصل بررسي پيمايشي بين سالهاي 1388 تا 90 ه .ش.، انجام شده است كه پژوهش حاضر به بخش كوچكي از تحليل صنايع سنگي آن اختصاص دارد. نتايج اوليه از پراكنش محل هاي روباز (177 عدد) در هر دو زيست بوم از يك تا 36 دست ساخته حكايت دارد. به نظر مي رسد اين دو زيست بوم در طول حركت هاي روزانه يا فصلي جوامع پليئستوسن به خوبي مورداستفاده قرار گرفته اند. تركيب كلي مجموعۀ سنگي آن را تراشه هاي به نسبت كوتاه و كوچك تشكيل مي دهد كه در آن، خراشنده ها بر ساير گونه ها غلبه دارند. در اينجا تأكيد اصلي در فناوري ساخت، بر منابع قلوه سنگي خوب گردشدۀ محلي تحت تأثير رودخانه هاي دائمي و منابع برجاي موجود در ارتفاعات منطقه است كه اغلب با استفاده از فناوري لوالوا به ابزار و برداشته هاي مختلف تبديل شده اند. شكارگران-گردآورندگان ميانكوه فنون ساخت و گونه هاي ابزاري مشابه با ديگر فرهنگ هاي موستري زاگرس را به كار برده اند، تنها در برخي دستساخته هاي زيست بوم مرتفع از انواع سنگ هاي ديگر در كنار نوع غالب چرت/ فلينت و ازنظر گونه شناسي، از برداشته هاي بي قاعده با پرداخت نامنظم استفاده كرده اند. به نظر مي رسد سنگ خام مورداستفاده از فواصل كمتر از 20 كيلومتر در طول چشم انداز هر دو زيست بوم تأمين شده است.
عنوان نشريه :
مطالعات باستان شناسي پارسه
عنوان نشريه :
مطالعات باستان شناسي پارسه