عنوان مقاله :
تحليل روايت داستان موسي (ع) در قرآن بر مبناي مفهوم كرونوتوپ ميخائيل باختين
پديد آورندگان :
پريشاني ، زيبا دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
الگوي زمان- مكان , زمان خطي , زمان رمزي , داستان موسي (ع)
چكيده فارسي :
داستانهاي قرآن كريم از حيث آنكه بافتار روايي دارند، ميتوانند از لحاظ علم روايتشناسي مورد تحليل و بررسي قرار گيرند. در اين نوع تحليل، ارتباطات درون متني ميان مؤلفههاي روايت بررسي مي شوند. از ميان قصههاي قرآن، داستان موسي (ع) داراي گستردهترين متن روايت است كه در سورههاي مختلف به شكل پراكنده نزول يافته است. ميخائيل باختين با ابداع مفهوم «كرونوتوپ» كه در آن نسبيت ميان دو عنصر زمان و مكان و ارتباط آنها با يكديگر و قياس اين دو مؤلفه با سنجههاي عيني و زميني آن، مورد تحليل قرار ميگيرد، به تحليل روايت در قصه ميپردازد. پرسش اصلي مقالۀ حاضر اين است كه با استفاده از ابزار كرونوتوپ، داستان موسي (ع) در قرآن واجد چه ويژگيهاي منحصر به فردي است كه آن را از روايت داستان اين پيامبر در تورات ممتاز ميكند و اينكه روايت هستي اين پيامبر چه همساني و تفاوتي با داستانهاي ديگر پيامبران در قرآن دارد. نتيجۀ تحليل نشان ميدهد كه قرآن كريم در قسمتهاي قابل تطبيق با تورات از زمان و مكان سنجهپذير تبعيت نميكند و در بخشهايي از قصۀ موسي كه در تورات روايت نشده و تنها قرآن به نقل آن پرداخته است، مانند موسي و خضر، زمان و مكان، ويژگي رمزي و جادويي ميگيرند.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي ادبي قرآني
عنوان نشريه :
پژوهش هاي ادبي قرآني