بررسي رابطه بين حمايت سازماني ادراك‌شده و رفتار ضد بهره‌وري كاركنان با نقش ميانجي بدبيني سازماني

پژوهش حاضر با هدف بررسي نقش بدبيني سازماني به‌عنوان يك متغير ميانجي در رابطه بين حمايت سازماني ادراك‌شده و رفتار ضد بهره‌وري كاركنان انجام شد. تحقيق ازنظر هدف كاربردي و ازنظر ماهيت و روش اجرا توصيفي از نوع همبستگي است. جامعه آماري اين پژوهش را كاركنان اداره كل استاندارد خراسان رضوي تشكيل دادند، با توجه ‌به محدود بودن جامعه آماري از سرشماري استفاده شد. در اين پژوهش براي متغير حمايت سازماني اداره شده از پرسش‌نامه نير (2013)، براي متغير بدبيني سازماني از پرسش‌نامه بدبيني سازماني كالاگان (2009) و براي متغير رفتار ضد بهره‌وري از پرسش‌نامه بنت و رابينسون (2002) استفاده‌شده است. روايي پرسش‌نامه از طريق روايي صوري و محتوايي مورد تأييد قرار گرفت و پايايي پرسش‌نامه با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ تأييد شد. تجزيه‌‌و‌تحليل داده‌ها از طريق آزمون همبستگي و معادلات ساختاري به‌وسيله نرم‌افزار‌هاي SPSS22 و PLS 3 انجام گرفت. يافته‌هاي مدل‌سازي معادلات ساختاري نشان داد كه بدبيني سازماني رابطه بين حمايت سازماني ادراك‌شده و رفتار ضد بهره‌وري را ميانجي‌گري مي‌كند.