رابطه نوآوري باز و فرهنگ ‌سازماني با ميانجي‌گري هوش عاطفي (مورد مطالعه: مؤسسات حسابرسي مشهد)

امروزه، دانش افراد، ارزشمندترين دارايي‌هاي شركت محسوب مي‌شود. دانش و نوآوري، يكي از مهم‌ترين مزاياي رقابتي در سازمان است و بهبود عملكرد سازماني از طريق استفاده مؤثر از آن، يك مسئله مهم در سازمان‌ها است. هدف كلي پژوهش حاضر، بررسي تأثير نوآوري باز بر فرهنگ ‌سازماني با ميانجي‌گري هوش عاطفي در كاركنان مؤسسات حسابرسي مشهد است. اين تحقيق از نظر هدف، كاربردي و از نظر گردآوري داده‌ها پيمايشي و از نظر روش، توصيفي -همبستگي است. جامعه آماري تحقيق حاضر شامل حسابرسان مؤسسات حسابرسي مشهد است كه تعداد 70  نفر از آن‌ها به ‌عنوان نمونه انتخاب شدند. براي تجزيه ‌و تحليل داده‌ها، از مدل معادلات ساختاري و نرم‌افزارهاي اس پي اس اس و اسمارت پي ال اس استفاده گرديد. نتايج تحقيق نشان داد نوآوري باز (خارج شونده و وارد شونده) بر فرهنگ ‌سازماني (درگير شدن در كار، سازگاري، انطباق‌پذيري و رسالت) حسابرسان، تأثير مستقيم دارد؛ يعني با گسترش نوآوري باز، فرهنگ ‌سازماني كاركنان ارتقا مي‌يابد. همچنين نتايج نشان داد كه نوآوري باز بر فرهنگ ‌سازماني با ميانجي‌گري هوش عاطفي مؤثر است.