عنوان مقاله :
نقد و تحليلي بر كتاب سكه هاي مسي ايران، فلوس دوره هاي صفوي تا قاجار
پديد آورندگان :
حسيني ، رضا دانشگاه تهران , زنديه ، حسن دانشگاه تهران - گروه تاريخ
كليدواژه :
سكه شناسي , مسكوكات , فلوس , بهرام علاءالديني , دارالضرب هاي ايران
چكيده فارسي :
سكه شناسي بهعنوان دانش شناخت، بررسي و تبيين ويژگي هاي شكلي و ماهوي نقود ملموس، از علوم جديدي است كه طي دهه هاي اخير، مورد توجه ويژۀ پژوهشگران ايراني قرار گرفته و از اين رهگذر، آثار برجستهاي در باب معرفي مسكوكات تاريخي كشور نگارش يافته است. در اين ميان، كتابهاي تأليف شده دربارۀ سكه هاي مضروب از دورۀ صفوي به بعد، متنوع تر هستند. بي شك يكي از مهمترين آثار مزبور، كتابي با عنوان سكه هاي مسي ايران، فلوس دورههاي صفوي تا قاجار است كه در سال ۱۳۹۱ش به قلم بهرام علاءالديني نگارش شده است. نگارندگان اين پژوهش درصدد هستند كه با رويكرد توصيفي تحليلي، جوانب علمي و تحقيقاتيِ اثر مذكور را بررسي كنند تا به اين پرسش اصلي پاسخ دهند كه مهمترين خصوصيات مثبت و منفي اين كتاب، شامل چه مواردي است؟ يافته هاي اين مقاله نشان ميدهد كه بهرام علاءالديني به واسطۀ برخورداري از تجربياتي چندين ساله در سكه شناسي، موفق به نگارش كتابي مرجع دربارۀ مسكوكات مسين چكشي ايران طي دورۀ تاريخيِ معاصر شده كه از امتيازاتش، معرفي فلوسهاي متنوعِ مضروب در تقريباً پنجاه مورد از دارالضربهاي ايران، درج اوزان دقيق مسكوكات و تلاش متعهدانۀ نويسنده در راستاي خوانش صحيح مندرجات آنهاست. با اين حال، بي اعتنايي علاءالديني به امر ضروري ارجاع دهي علمي، عدم معرفي سكه هاي مسين برخي از شهرهاي جنوبي كشور همچون «كنگان» و «لنگه» و نهايتاً اتكاي بيش از حد نويسنده به مجموعۀ شخصي خود و غفلت او از منابع معتبري مانند كتابهاي «انتشارات كراوس» و گنجينه هاي «انجمن سكه شناسي آمريكا» و «موزۀ آشمولين» دانشگاه آكسفورد، اصليترين نقيصه هاي اثر وي هستند.
عنوان نشريه :
پژوهش و نگارش كتب دانشگاهي
عنوان نشريه :
پژوهش و نگارش كتب دانشگاهي