عنوان مقاله :
به سوي يك اخلاق اگزيستانسيال؛ واكاوي مواجهه كييركگور با داستان ابراهيم از منظر فلسفه هايدگر
پديد آورندگان :
قسامي ، حسين دانشگاه تبريز , اصغري ، محمد دانشگاه تبريز
كليدواژه :
اخلاق , هستي , ماهيت , ايمان , هستن-توانستن , كييركگور , هايدگر
چكيده فارسي :
اين پژوهش بر آن است تا با كنار هم نهادن آراي كييركگور در كتاب ترس و لرز و تحليلهاي هايدگر در كتاب هستي و زمان تعريف تازهاي از انسان به دست داده، از اين رهگذر امكان تبيين اخلاقي نوين را مطرح سازد. كييركگور با ارجاع به داستان ابراهيم عهد عتيق كنش ايماني را در برابر اخلاق فضيلتمحور قرار ميدهد. به اعتقاد او كنش ايماني با گسستن قيود اخلاق سنتي از حدود امر كلّي فراتر ميرود و با مطالبه فرديت خود گام به كورهراه ايمان ميگذارد. رهرو ايمان چونان قهرمانان تراژدي امكان بازگشت به آغوش كليّت را ندارد. او اليابد كليت را رها كرده، و به عنوان يك فرد آزادانه تصميم ميگيرد و عمل ميكند. از طرف ديگر تحليلهاي هستيشناسانه هايدگر از دازاين نشان ميدهد كه مقوم انسان نه ماهيتي مثالي، بلكه اگزيستانس يا به عبارتي هستن- توانستن اوست. انسان همان است كه ميتواند باشد. بنابراين با تطبيق نگاه كييركگور و هايدگر ميتوان اولاً به ضرورت رويكرد هستيگرايي در عوض ماهيتگرايي در رابطه با انسان رسيد، و ثانياً درصدد برآمد تا اخلاق كلنگر سنتي را كه بر مدار تقدّم ماهيت بر هستي انسان تعريف ميشود پس پشت نهاد و به اخلاقي رسيد كه بر پايه اصالت هستي انسان قوام يافته باشد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي فلسفي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي فلسفي