عنوان مقاله :
جايگاه دادۀ هيولايي در پديدارشناسي استعلايي هوسرل
پديد آورندگان :
نوري ، مرتضي دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه فلسفه
كليدواژه :
دادۀ هيولايي , نوئسيس , تقويم , قصديت , زمانمندي دروني
چكيده فارسي :
نظريۀ دادۀ هيولايي نقشي مهم در پديدارشناسي استعلايي هوسرل ايفا ميكند. هوسرل، با تكيه بر اين نظريه، شاكلهاي دوگانه از هيولاي حسي و مورفۀ قصدي تدارك ميبيند كه امكان حل مسائل بسياري را در نظريۀ ادراك و قصديت فراهم ميآورد. در مقابل، برخي از پديدارشناسان و مفسران هوسرل، ازجمله سارتر، مرلوپونتي، كوينتين اسميث، آرون گوريچ و سوكولوفسكي، امكان و اهميت اين نظريه را زير سؤال بردهاند و به زعم خود نشان دادهاند كه با حذف دادۀ هيولايي و قائلشدن به شاكلۀ يكپارچهاي از نوئسيسها نهتنها به نظريۀ قصديت لطمهاي وارد نميشود، بلكه پديدارشناسي هوسرل از شر عنصري نامفهوم و گنگ كه فاقد ارزش تبييني و اعتبار شهودي است خلاص ميشود. در اين مقاله ميكوشم نشان دهم كه بدون نظريۀ دادۀ هيولايي بخش مهمي از دستگاه نظري پديدارشناسي هوسرل، ازجمله نظريۀ تقويم، با مشكل مواجه خواهد شد. تكيۀ من در پاسخ به اين نقدها، بيش از همه، بر اهميت دادۀ هيولايي در نظريۀ تقويم، شأن هستيشناختي دادۀ هيولايي بهعنوانِ ابژهاي تحت مقولۀ صوريِ وابستگي در اونتولوژي صوري هوسرل و همچنين شأن پديدهشناختي اين دادهها بهمثابۀ موجوديتهاي بيگانه با اگو است.