عنوان مقاله :
مباني نظري هنر و پيشهها بر اساس متون كهن پارسي
پديد آورندگان :
اكبري ، پريسا دانشگاه آزاداسلامي واحد شاهرود - دانشكده علوم انساني , داداشي ، ايرج دانشگاه هنر - دانشكده علوم نظري و مطالعات عالي هنر
كليدواژه :
هنر , پيشهها و صناعت , تخشا , كوشش پهلواني , فرزانگي
چكيده فارسي :
براي بررسي معرفتي و شناخت معنايي هنر و پيشهها ضروري است به بررسي چند مفهوم عالي و معرفتشناختي هنر پرداخت. اين پژوهش، به بررسي پيشينه هنر و صناعات براساس متون پهلوي و اوستايي بهمثابه دادههاي معرفتشناسي پرداخته و با تحليل منطقي و تفسير ساده بخشهايي از متون كهن، ارتباط هنر با پيشهها و صناعات در اين متون را به منزله پرسش اصلي در نظر دارد. درخصوص چيستي و چرايي ساحت هنر ذيل آموزههاي ديني و پيشينه اعتقادي خاص ايرانيان، مباني نظري هنر و پيشهها و شناخت معرفت ايرانيان در باب هستي، بهعنوان راهبرد اصلي انتخاب شدهاست. در نهايت، به اين فرض خواهد انجاميد كه چون هنرها در جهان سنتي با معارف و علوم به يك سنخ و مرتبه تعلق دارند، داراي معنايي رمزي نيز خواهند بود. زيرا ذاتا بر نسبت خاص بين مراتب عالم اعتنا دارند. درحقيقت، هنر بنيادي براي محرميت و تشرف معنوي است. تحقق فضيلت و روش آن بر اساس آموزهاي صورت ميگيرد كه الگوي خرد انساني است. چنين آموزهِ جامع و شاملي فقط ميتواند از حقيقت مطلق و خير محض نشات گرفته باشد؛ چرا كه خصلت اين آموزه آن را الگوي انسان قرارميدهد. روش پژوهش حاضر، نظري است و از روشهاي استدلال عقلاني و قياسي، همچنين، تفسير ساده متون و استنتاج جهت آزمودن فرضيات استفاده ميكند و ماهيتا، بر پايه مطالعات كتابخانهاي انجام ميشود. پژوهش مبتني بر شواهد برگرفته از مطالعه اسناد و مدارك نوشتاري، عمدتا منابع دست اولي و نيز مطالعه كتب، فيش برداري و از اين دست صورت گرفتهاست.
عنوان نشريه :
مباني نظري هنرهاي تجسمي
عنوان نشريه :
مباني نظري هنرهاي تجسمي