عنوان مقاله :
مطالعه تطبيقي شعائر، قاببندي و نقوش مسكوكات ادوار حكومت نادرشاه افشار و كريم خان زند
پديد آورندگان :
كاكاوند ، سمانه دانشگاه هنر - دانشكده هنرهاي كاربردي - گروه فرش
كليدواژه :
سكه , كريم خان زند , نادرشاه افشار , نقوش , قاببندي , شعائر
چكيده فارسي :
افشاريان و زنديان سهم اندكي از منابع مكتوب تاريخ هنر ايران دارند. توجه بيشتر به دستاوردهاي هنري صفويان و قاجار يكي از دلايل مغفول ماندن هنر دوران افشار و زند است. سكه به عنوان وجه مبادلات تجاري ميان اقوام و ملل علاوه بر بُعد اقتصادي از منظر فرهنگي و هنري نيز قابل مطالعه است. به ويژه با گذر زمان سكه، اسكناس و ساير ابزارهاي معاملاتي كاركردي فراتر از نقش اوليه خود يافته و به مثابه سند، اطلاعاتي در بردارد. مطالعات مقدماتي اين پژوهش نشان از تفاوت شكلي و محتوايي شعائر، قاببندي و نقوش سكههاي اعصار نادرشاه افشار و كريمخان زند داشت. با اين حساب، درك شباهتها و تفاوتهاي سه مولفه نوشتار، قاببندي و نقوش سكههاي دو دوره ذكر شده هدف اصلي پژوهش است. اين پژوهش از نوع كيفي و روش انجام آن مركب از رويكردي توصيفي و تحليلي است. گردآوري اطلاعات بهشيوه كتابخانهاي و نمونههاي مطالعاتي با توجه به ميزان دسترسي انتخاب شده است. روش نمونهگيري غيراحتمالي بوده و با توجه به نمونههاي موجود و منطبق با سنجههاي مساله پژوهش از ميان سكههاي ضرب شده در اصفهان، شيراز، تبريز، مازندران و قزوين موارد تعيين شد. يافتهها نشان از آن دارد كه، نگرش و سياست هر دو پادشاه در شكلدهي نظام نوشتاري و تصويري سكهها نقشي موثر داشته است. نادرشاه افشار ملهم از سياست خارجي رفتار نموده و كريمخان زند سعي در تحكيم پيوند با سنت شاهان صفوي داشته است. آگاهي از ميزان تنوع شعائر در مسكوكات نادرشاه افشار و قاببندي در دوره كريمخان زند و شباهت در نقوش سكههاي هر دو دوره اصليترين يافته پژوهش است.
عنوان نشريه :
مباني نظري هنرهاي تجسمي
عنوان نشريه :
مباني نظري هنرهاي تجسمي