نقش مديريت كوانتومي در حركت به سمت حكمراني هوشمند فرهنگ شهري در دولت هاي محلي

امروزه رشد شتابان شهرها و مهاجرت هاي گسترده به سوي آنها زمينه تنوعات فرهنگي گسترده را در محيط هاي شهري به دنبال داشته است و اين مسئله دولت هاي محلي كه مسوليت مديريت شهرها را بر عهده دارند را با مشكلي جدي مواجه ساخته است به همين سبب است كه مديريت شهري در شهرهاي بزرگ ديگر قادر نخواهد بود با روش هاي سنتي و معمول گذشته در ارائه خدمات يك سويه موفقيتي بدست آورد. به همين خاطر نظريه پردازان علم مديريت معتقدند كه بايد از نظريات و پارادايم هاي مديريتي جهت مديريت هر چه بهتر شهرها استفاده گردد كه يكي از اين موارد مديريت كوانتومي مي باشد. هدف كلي پژوهش حاضر، بررسي روابط علي ميان متغيرهاي مديريت كوانتومي با مؤلفه هاي حكمراني هوشمند فرهنگ شهري است، پس پژوهش از نظر هدف كاربردي و از نظر نحوه گردآوري داده ها توصيفي از نوع پيمايشي است. براي تحقق اين هدف از دو روش تحليل مضمون و دلفي فازي استفاده شده است. ابزار عملي گردآوري داده ها، پرسشنامه ساختارمند و نيمه ساختارمند بوده است و تجزيه و تحليل داده ها با روش دلفي فازي نشان داد كه از بين مهارت هاي هفت گانه مديريت كوانتومي، احساس كوانتومي كمترين تأثير و اين در حالي است كه وجود كوانتومي و عمل كوانتومي بالاترين تاثير را بر روي حكمراني هوشمند فرهنگ شهري در مديريت دولت هاي محلي دارد.