فهم مساله‌شناسي سياسي دولت در جمهوري اسلامي ايران

مساله هاي سياسي كه در ارتباط با امر بي نظمي اجتماعي-سياسي تبين مي شود ناظر به ادراكات عمومي براي شرايط منفي، شايع و قابل تغيير تلقي مي گردد كه با ارزش هاي شمار مهمي از مردم مغايرت دارد و معتقدند بايد براي تغيير آن وضعيت اقدام كنند. با توجه به اهميت مساله شناسي اجتماعي–سياسي در استمرار و كارآمديِ يك نظام اجتماعي–سياسي، هدف اصلي مقاله حاضر شناخت مدل نظام مند اهم مسائل سياسي دولت جمهوري اسلامي ايران با رويكرد جامعه شناسي سياسي است. لذا در جواب به سوال اصلي چيستي اهم مسائل سياسي دولت (به مثابه حكومت ) جمهوري اسلامي ايران، سعي شده تا با چارچوب مفهومي آنومي  اجتماعي–سياسي  و ادراكات ذهني، از رويكرد كيفي در قالب روش تفسيري همدلانه براي پاسخ به سوال اصلي استفاده شود. با تكنيك بارش فكري نخبگاني، تحليل يافته ها، (ضمن اذعان به توانمندي هاي نسبي دولت ها)حاكي از آن است كه از ميان مشكلات كارگزاري و ساختاري مرتبط با دولت در جمهوري اسلامي ايران، روند سينوسي اعتمادسياسي، هسته اصلي مسايل سياسي امروز كشور ما بوده است كه در بعد داخلي رابطه مهمي با ضعف در عملكرد نهادهاي نظارتي، ناكارآمدي بعضي از نهادهاي حكومتي و وجود شكاف هاي اجتماعي داشته و در بعد خارجي نيز بي تأثير از  مساله سياست هاي تحريم آمريكا عليه مردم ايران نبوده است. البته توانمندسازي ابعادي و منطقي دولت در اقتصاد، فرهنگ و امنيت و جلب مشاركت آگاهانه مردم به كاهش مسائل اساسي سياسي دولت كمك خواهد كرد.