عنوان مقاله :
ارزيابي امكان افزايش تحمل به يخزدگي در نخود (Cicer arietinum) با پيشتيمار بذر
پديد آورندگان :
محمدي ، محمد دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده كشاورزي , توكل افشاري ، رضا دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده كشاورزي - گروه اگروتكنولوژي , نباتي ، جعفر دانشگاه فردوسي مشهد - پژوهشكده علوم گياهي , اسكوئيان ، احسان سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - پژوهشگاه بيوتكنولوژي كشاورزي
كليدواژه :
درصد بقاء , نيتروپروسايد سديم , هيدورپرايمينگ , يخزدگي
چكيده فارسي :
مقدمه: از عوامل اصلي عدم ثبات عملكرد نخود برخورد مراحل زايشي با خشكي و گرماي آخر فصل است، يكي از راهبردهاي مناسب به منظور بهبود عملكرد نخود، كشت پاييزه آن است. از طرفي تنش يخزدگي از عوامل محدود كننده كشت پاييزه نخود محسوب ميگردد. اخيراً، پيشتيمار بذر بهعنوان يك روش ضروري براي القاي تحمل گياهان در برابر تنشهاي مختلف توسعهيافته است. پيشتيمار در پاسخهاي دفاعي گياه به تنش منجر به واكنش سريع گياه خواهد شد. يخزدگي بهعنوان يكي از تنشهاي محيطي، رشد و نمو بسياري از گياهان نقاط مختلف جهان را محدود ميكند. مطالعات حاكي از اين است كه علاوه بر خوسرمايي، رويدادهاي تنشزا كوتاهمدت زيستي و غير زيستي به نام پيشتيمار نيز ميتوانند تحمل گياهان به يخزدگي را افزايش دهد. اين فرآيند پاسخ به يخزدگي را بهطور مفيد تغيير ميدهد. مواد و روشها: اين پژوهش بهصورت فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي با سه تكرار در گلخانه تحقيقاتي پژوهشكده علوم گياهي در دانشگاه فردوسي مشهد در سال 1397 انجام شد. عوامل آزمايشي شامل تيمار دمايي در چهار سطح (صفر، 12-، 15- و 17- درجه سلسيوس)، پيش تيمار بذر در 10 سطح (شاهد (بدون پيشتيمار)، هيدروپرايمينگ، كلريد سديم، اسيد ساليسيليك، نيتروپروسايد سديم، باكتريهاي حلكننده فسفر و پتاسيم، آمينواسيد، نيترات پتاسيم و سولفات روي) و ژنوتيپهاي نخود در چهار سطح (MCC505، ILC8617، MCC495 و رقم سارال) بودند. در اين آزمايش درصد بقاء، درصد نشت الكتروليتها، دماي 50 درصد كشندگي بر اساس نشت و دماي 50 درصد كشندگي بر اساس بقاء مورد ارزيابي قرار گرفت.يافتهها: نتايج نشان داد كه كاربرد پيشتيمارهاي هيدروپرايمينگ، نيتروپروسايد سديم و سولفات روي اثرات مطلوبي بر درصد بقاء و نشت الكتروليتها داشتند كه از اين ميان تيمار نيتروپروسايد سديم توانست نسبت به تيمار شاهد در دماي 15- و 17- درجه سلسيوس در رقم سارال، دماي 15- درجه سلسيوس در ژنوتيپ ILC8617 و دماي 12- و 15- درجه سلسيوس در ژنوتيپ MCC495 منجر به افزايش درصد بقاء به ترتيب 23، 68، 58، 85 و 55 درصد شود. همچنين تيمار مذكور نسبت به تيمار شاهد در دماي 15- درجه سلسيوس در ژنوتيپ ILC8617 منجر به كاهش 13 درصدي نشت الكتروليتها شد. علاوه بر اين تيمار مذكور نسبت به تيمار شاهد منجر به كاهش 40 درصدي دماي 50 درصد كشندگي بر اساس بقاء در ژنوتيپ MCC495 گرديد. نتيجهگيري: بهطوركلي نتايج بيانگر افزايش نشت الكتروليتها و كاهش درصد بقاء تحت تنش يخزدگي بود. كاربرد پيشتيمار با القاي تحمل به يخزدگي، توانست فراتر از تيمار شاهد خوسرما شده پيش رود و منجر به كاهش دماي 50 درصد كشندگي بر اساس بقاء و نشت الكتروليتها در ژنوتيپ MCC495 گردد. علاوه بر اين پاسخ پيشتيمار به منظور تحمل به يخزدگي ميان نشت الكتروليت و درصد بقاء بيشتر در حفظ بقاء مؤثر بود. جنبههاي نوآوري: 1- تأثير پيشتيمارهاي مختلف بر تحمل به يخزدگي بذر نخود بررسي و مشخص شد. 2- آستانه تحمل به يخزدگي گياهچههاي نخود در شرايط آزمايشگاهي تحت پيشتيمارهاي مختلف تعيين شد. 3- پاسخ ژنوتيپها به پيشتيمارها و رفتار ژنوتيپها نسبت به همديگر بررسي گرديد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي بذر ايران
عنوان نشريه :
پژوهش هاي بذر ايران