عنوان مقاله :
بررسي مؤلّفه هاي كارناواليسم باختين در دو پادشاه از داستان هاي شاملو و شجاعي
پديد آورندگان :
جعفريان ، فاطمه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني , جعفريه ، مهناز دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه زبان وادبيات فارسي , قسيمي ترشيزي ، سهيلا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه زبان وادبيات فارسي
كليدواژه :
باختين , كنشهاي كارناوالي , مكالمهگرايي , شاملو , شجاعي
چكيده فارسي :
ميخائيل باختين (1975-1895) از فيلسوفان و نظريه پردازان ادبيات روسيه قرن بيستم، با الهام از جشن هاي كارناوالي، نظريۀ كارناواليسم خود را مطرح مي كند. در اين جشن ها، مردم به دور از فضاي سلطۀ بايدها و نبايدها، زنجير ترس را پاره مي كنند و در وراي خنده اي منتقدانه، مسائلي كه صداي مسلّط بر جامعه آن ها را ساكت كرده است، نشان مي دهند. باختين در نظريۀ كارناواليسم خود، براي بررسي آثار طنز، با استفاده از اصول هجو منپيه اي كه براساس ژانرهاي گفتوگويي شكل گرفته است و از مهمترين ابزارهاي ادراك از جهان كارناوالي است، كنش هاي كارناوالي را بررسي ميكند و مؤلّفه هايي چون مكالمه گرايي در فضاي كرونوتوپ (زمان- مكان)، آرشيتكتونيك (سازماندهي روابط سوژه ها) و هتروگلاسيا (معنادهي در موقعيت) را براي نقد آثار طنز مطرح ميكند.در اين مقاله، با بررسي دو پادشاه فرضي؛ يعني دموقراضه ازكتاب دموكراسي يا دموقراضه از سيد مهدي شجاعي و پادشاه قاجار از احمد شاملو در كتاب روزنامۀ سفر ميمنت اثر به ايالات متفرقۀ امريغ، زنجيره هاي كارناوالي و كنش هايي مثل تاجگذاري و تاجبرداري، خنده و منطق مكالمه گرايي كارناوالي، بررسي شده اند تا آميختگي تناقض هاي زندگي انساني در گروتسك قدرت و در فضاي سياسي - اجتماعي در اين دو اثر نشان داده شود. موازين كارناوالي در اين اثر به شيوۀ استقرايي و با رويكردي انتقادي بيان شده است.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادبيات داستاني
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادبيات داستاني