عنوان مقاله :
واكاوي مقاومت زنانه در رمان «تاءالخجل» اثر فضيلة الفاروق (بر اساس مفهوم قدرت ميشل فوكو)
پديد آورندگان :
كاظم زاده ، نسرين دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده علوم انساني , صالحي ، پيمان دانشگاه ايلام - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات عربي
كليدواژه :
قدرت طبقه , مقاومت زنانه , ميشل فوكو , فضيلۀ الفاروق , تاءالخجل
چكيده فارسي :
«مقاومت» مقوله محوري و در عين حال پر ابهام و مورد ترديد در انديشه فوكو است. علت آن، تحليل ها و برداشت هاي جديد و گسترده فوكو از قدرت است. وي معتقد است قدرت، چيزي نيست كه در دست يك فرد، يك طبقه يا نهاد خاصي متمركز باشد و بر ديگران اعمال شود؛ بلكه در كل جامعه پخش شده است. روابط قدرت بدون «مقاومت» امكان پذير نيست؛ زيرا هرجا قدرت هست، مقاومت هم هست، ازاينرو مقاومت با استراتژي هاي حساب شده به جرح و تعديل قدرت مي پردازد. رمان تاء الخجل اثر فضيلة الفاروق نويسنده معاصر الجزايري نمونه بارزي از ستم آشكار برضدّ زنان در جامعه مردسالار و سنّتي الجزاير است، ستمي كه از خانواده شروع شده و درنهايت به جامعه، نهادها، قانون و برخي از اديان ختم مي شود؛ اما زنان اين رمان براي درهم شكستن اين سلطه همه جانبه مقاومت هايي در دو بُعد مثبت و منفي از خود نشان داده اند. هدف از پژوهش حاضر آن است تا بهشيوه توصيفي – تحليلي، مقاومت و مبارزه زنان در برابر سيطره نظام مردسالار را با تكيه بر مفاهيم قدرت و مقاومت ميشل فوكو، در رمان تاء الخجل بررسي و تحليل كند. نتايج نشان مي دهد قهرمانان زن اين رمان در قالب دو نوع مقاومت مثبت و منفي ظاهر شده اند. مقاومت مثبت از راه چالش با سلطه مردسالاري (مقاومت در برابر سنت ها و تقاليد)، ادامه تحصيل (اثبات ذات زنانه)، نويسندگي (زبان گوياي زنان و آگاهي به طبقه خود) و مهاجرت و مقاومت منفي از طريق انكار زنانگي (مبارزه با گفتمان مردسالار)، خودكشي و جنون با قدرت مردانه مقاومت كرده اند.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادبيات داستاني
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادبيات داستاني