بررسي ميزان آلودگي بروسلا در شيرهاي خام گوسفندي و اثر پاليده عاري از سلول (CFS) لاكتوباسيلوس اسيدوفيلوس روي توليد بيوفيلم آن

بروسلوز از بيماري‌هاي باكتريايي زئونوتيك مهم در انسان و حيوانات مهره‌دار است. باكتري‌هاي اسيد‌لاكتيك و تركيبات توليدي آن‌ها به‌عنوان عوامل كنترل‌زيستي بالقوه در تشكيل بيوفيلم مطرح شده‌اند. تحقيق حاضر با هدف تعيين اثرات پاليده عاري از سلول (CFS) لاكتوباسيلوس اسيدوفيلوس روي توليد بيوفيلم جدايه‌هاي بروسلا از شيرهاي خام گوسفندي شهرستان مهاباد انجام شد. در اين تحقيق، 100 نمونه شير گوسفندي به‌‌صورت تصادفي از مناطق مختلف شهري و روستايي شهرستان مهاباد جمع‌آوري شدند. براي جداسازي بروسلا، ابتدا نمونه‌ها در آبگوشت بروسلا و سپس در آگار بروسلا با مكمل انتخابي كشت داده شدند؛ و براي شناسايي گونه‌هاي بروسلا، آزمايش‌هاي متابوليكي مرتبط انجام گرديد. قابليت توليد بيوفيلم جدايه‌هاي بروسلا و نيز فعاليت ضد‌بيوفيلم CFS  لاكتوباسيلوس اسيدوفيلوس به روش سنجش ميكروپليت ارزيابي شد. يافته‌ها نشان داد كه از مجموع 100 نمونه شير، تعداد 3 نمونه (3 درصد) آلوده به بروسلا ملي‌تنسيس بودند. هم‌چنين هر سه جدايه داراي توانايي تشكيل بيوفيلم تشخيص داده شدند. دو‌ جدايه، توليد كننده متوسط بيوفيلم و يك جدايه، مولد قوي بيوفيلم بودند. غلظت‌هاي مختلف CFS، به‌صورت معني‌داري (0.01˂p) توليد بيوفيلم جدايه‌ها را كاهش دادند. هم‌چنين غلظت 10 درصد CSF، بيشترين فعاليت ضد‌بيوفيلم را نشان داد. از يافته‌ها مي‌توان استنباط نمود كه آلودگي بروسلا در شيرهاي خام گوسفندي منطقه مهاباد نسبتاً بالاست. اجراي كامل برنامه‌هاي غربالگري و مايه‌كوبي بروسلوز در گله‌هاي دامي منطقه ضروري است. هم‌چنين مي‌توان نتيجه‌گيري نمود كه CFS لاكتوباسيلوس اسيدوفيلوس داراي قابليت حذف بيوفيلم بروسلا مي‌باشد. بنابراين، CFS لاكتوباسيلوس اسيدوفيلوس به‌عنوان يك تركيب ضد بيوفيلم مي‌تواند در كنترل رشد بروسلا مطرح گردد.