عنوان مقاله :
بررسي استدلال از طريق نفي نوخاستگي آگاهي بر ديدگاه همهروانانگاري
پديد آورندگان :
الهي اصل ، محمدجواد دانشگاه تهران , ذاكري ، مهدي دانشگاه تهران
كليدواژه :
آگاهي پديداري , فيزيكاليسم , نوخاستگي , همهروانانگاري , گالن استراوسون , قانونگرايي
چكيده فارسي :
همهروانانگاري ديدگاهي است كه در مقابل فيزيكاليسم و دوگانهانگاري راه سومي را در تبيين آگاهي مطرح ميكند. يكي از استدلالهاي مهم به نفع اين ديدگاه نفي نوخاستگي آگاهي است. بر اساس نوخاستهگرايي درباره آگاهي، آگاهيِ انسان و ساير موجودات ويژگياي است كه در سطح غيربنيادين فيزيكي از سطح بنيادين فيزيكيِ فاقد آگاهي ظهور ميكند. در دوره معاصر، ابتدا گالن استراوسون به تفصيل بر همهروانانگاري از طريق نفي نوخاستگي استدلال كرده است. مسئله اين مقاله اين است كه آيا اين استدلال درست است؟ استدلال استراوسون يك قياس ذوحدين است كه نوخاستهگرايي را به دو قسم نوخاستهگرايي صحيح و تبيينناپذير تقسيم ميكند. استراوسون نوخاستگي صحيحِ آگاهي را ناممكن و نوخاستگي تبيينناپذير را اساساً نامنسجم ميداند. هدف اين مقاله اين است كه نشان دهد اين استدلال درست نيست. اين مقاله با ارائه چارچوب مفهومي جامعي كه دربرگيرنده ديدگاههاي اكثر نوخاستهگرايان معاصر باشد، و با توجه به پيشينه تاريخي نوخاستهگرايي (خصوصاً، ديدگاه براود) نشان ميدهد كه ميتوان قسم سومي براي نوخاستگي فرض كرد كه اولاً منسجم باشد و ثانياً نوخاستگي آگاهي بر اساس آن ممكن باشد. بر اين اساس، قياس ذوحدين استراوسون براي رد نوخاستگي آگاهي و دفاع از همهروانانگاري قابل دفاع نيست.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي كلامي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي كلامي